یکپارچه‌سازی منابع مشترک نفت و گاز در حقوق بین‌الملل: راهبردهایی برای سیاست خارجی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد دانشکده حقوق، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری، دانشکده حقوق، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران.

چکیده

منابع مشترک نفت و گاز، تحت کنترل و حاکمیت دو یا چند دولت قرار دارند و در نتیجه تعیین حقوق و تعهدات دولت‌ها و نسبت سهمشان از منبع به موضوعی حساس، مهم و مناقشه‌ برانگیز تبدیل می‌شود. در غیاب چارچوب‌های حقوقی معین، عموماً میزان و نحوه بهره‌برداری دولت‌ها از منبع را قدرت سیاسی، نظامی و یا میزان دسترسی به فن ­آوری تعیین می‌کند. طبیعتاً، دو یا چند دولتی که به منبع مشترک نفت و گاز دسترسی دارند، هر یک تمایل دارد که بیشترین سود را با کمترین هزینه از منبع به دست آورد. این امر با منافع باقی دولت‌های شریک در منبع در تعارض خواهد بود و این تعارض می‌تواند منتهی به ایجاد مسابقه میان طرف‌ها در بهره‌برداری حداکثری از منبع شود که به «تراژدی منابع مشترک» موسوم است. با این حال، می‌توان از وقوع این تراژدی جلوگیری کرد و همکاری سازنده و پایدار را جایگزین رقابت مخرب در بهره‌برداری از منابع نمود. برای بهره‌برداری کارآمد و پایدار از منابع مشترک، دولت‌ها باید متعهد به همکاری بلند مدت شوند. اما در نبود قواعد الزام­آور در حقوق بین‌الملل، تضمین حقوقی برای تحقق و یا ثمربخش بودن همکاری میان دولت‌ها وجود ندارد. در این مقاله، با مطالعه آثار صاحب‌نظران و بررسی حقوق بین‌الملل معاهداتی و عرف بین‌المللی از جمله از طریق بررسی رویه مراجع حل و فصل اختلافات بین‌المللی و رویه دولت‌ها به دنبال یافتن پاسخ این سؤال هستیم که جایگاه یکپارچه‌سازی بین‌المللی در نظام حقوق بین‌الملل چیست؟ و این جایگاه، چه راهبردهایی برای سیاست خارجی دولت‌ها در این خصوص توصیه می‌کند؟ یافته ­های تحقیق نشان می­ دهد، از آن­جا که فضای بین‌المللی به سمت ترویج و تشویق دولت‌ها به بکارگیری راهکارهای مبتنی بر همکاری به جای رقابت بر سر منابع مشترک در حرکت است، «یکپارچه‌سازی» موثر‌ترین و کارآمدترین راهکار مبتنی بر همکاری است و در صورت اتخاذ راهبرد همکاری در سیاست خارجی دولت‌ها در خصوص میادین مشترک، می‌تواند مطلوب‌ترین روش بهره‌برداری از منابع مشترک با توجه به الزامات فنی و اقتصادی باشد.
 

کلیدواژه‌ها