1
دانشجوی دکترای روابط بینالملل واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد
2
استادیار روابط بین الملل هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
بحران اوکراین از مهمترین بحرانهای پس از جنگ جهانی دوم در اروپا است که محل نزاع قدرتهای بزرگ و منطقهای شده است. ترکیه بهعنوان یکی از قدرتهای منطقهای در خاورمیانه و پیوستگی ژئوپلیتیکی به کانون نزاع به دنبال ایفای نقش استراتژیک در این بحران است. این پژوهش با کاربست روش کیفی مبتنی بر تحلیل توصیفی و از منظرواقعگرایی نوکلاسیک در پی پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی ترکیه در قبال جنگ اوکراین تحت تأثیر چه متغیرهایی شکلگرفته است؟ فرضیه پژوهش این است که سیاست ترکیه در قبال بحران اوکراین، سیاستی متوازن و منفعت محور است که بر مبنای متغیرهای داخلی (حزب عدالت و توسعه، فرهنگ استراتژیک، نوعثمانگرایی، هویت شرقی، ارزشهای غربی) و متغیرهای خارجی(عضویت در ناتو، اتحادیه اروپا، روابط با ایالات متحده، ژئوپلیتیک متفاوت) شکل گرفته و بر همین اساس ترکیه ضمن ایفای نقش میانجیگر بین دو طرف نزاع، حمایت نظامی- امنیتی از اوکراین با توجه به عضویت در ناتو، روابط گسترده با روسیه و عدم تحریم این کشور را در دستورکار قرار داده است. بنابراین ترکیه بهعنوان یکی از بازیگران مهم خاورمیانه، بحران اوکراین را فرصتی مناسب برای ایفای نقش بیشتر در اروپا، عضویت در اتحادیه اروپا، همکاری بیشتر با روسیه و ایفای نقش متوازنکننده در بحران میبیند.