روابط چین و اسرائیل در سه دهه اخیر (1990-2020) حوزه‌های همگرایی و واگرایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشدروابط بین الملل، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین ایران

2 دانشیار علوم سیاسی، دانشکده علوم اجتماعی. دانشگاه بین المللی امام خمینی.

چکیده

روابط جمهوری خلق چین و رژیم صهیونیستی از آغاز تاکنون با فراز و نشیب‌های متعدد و متنوعی روبرو بوده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیا امکان انطباق روند تحولات روابط چین و رژیم صهیونیستی بر مفاد نظریه وابستگی متقابل وجود دارد؟ هدف این تحقیق کمک به شناخت بیشتر مسائل خاورمیانه، آشنایی با روند سیاست خارجی چین و نهایتا کمک مؤثر به سیاست­گذاران ایران برای برنامه‌ریزی سیاست خارجی و امنیتی کشور می‌باشد. این پژوهش به دنبال ارزیابی انطباق روند تحولات روابط دو بازیگر مبتنی بر نظریه وابستگی متقابل و روش تحقیق کیفی است و برای پردازش داده‌ها بر اسناد و نظرات دو طرف تکیه شده است. یافته­های تحقیق نشان می­دهد که رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک با پکن اهداف متنوعی را دارد که شامل ارتقاء موقعیت و اعتبار بین‌المللی رژیم صهیونیستی، تأثیرگذاشتن بر مواضع و دیدگاه‌های خاورمیانه‌ای چین، حضور در بازار بزرگ نظامی و اقتصادی پرجمعیت‌ترین کشور جهان، فشار در راستای کاهش، و یا توقف همکاری‌های نظامی تهران‌ـ‌پکن و همچنین سوق دادن چین به تلاش برای کاهش همکاری‌های کره شمالی‌ـ‌ایران، ارتقاء جایگاه جامعه یهودیان چینی به­ویژه در شانگهای، استفاده از اهرم روابط با چین در روابط تل‌آویو ـ واشنگتن در راستای جذب بیشتر حمایت­های آمریکا می‌گردد. چین نیز از تعاملات با رژیم صهیونیستی اهدافی را دنبال می­کند که شامل ارتقاء سیاست خاورمیانه‌ای چین و کمک به حل بحران فلسطین، تلاش در مسیر قطع و یا کاهش روابط سیاسی تایوان‌ـ‌رژیم صهیونیستی، کسب فن‌آوری‌های پیشرفته غربی در صنایع نظامی و کشاورزی از مجرای رژیم صهیونیستی، بهره‌برداری از لابی صهیونیست‌ها در بهبود روابط پکن ـ واشنگتن، تقویت همکاری‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی و جلوگیری از گسترش ارتباط دالایی لاما، رهبر جدایی‌طلبان تبت با رژیم صهیونیستی می­شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات