1
دکتری مطالعات استراتژیک، استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آیت ا... العظمی بروجردی
2
دکتری روابط بین الملل، استادیار گروه علوم سیاسی-دانشگاه آیت الله العظمی بروجردی(ره)
چکیده
در روابط بینالملل، وجود منافعمشترک در حوزههای مختلف، زمینه همکاری بین کشورها را فراهم میکند و رشد این همکاریها در طول زمان منجر به وابستگی متقابل میشود. بسط همکاریها به حوزههای مختلف و کنار رفتن سلسله مراتبدر موضوعات همکاری، میتواند سبب گذار به وابستگی متقابل پیچیده شود. هدف این مقاله بررسی روابط هند و ایالات متحده در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده است. بعد از جنگ سرد، هند و ایالات متحده روابط رو به رشدی را به سمت وابستگی متقابل تجربه نموده و بهطور خاص بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵، دو کشور به سوی نوعی وابستگی متقابل پیچیده حرکت کردهاند.پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا میتوان از نظریه وابستگی متقابل پیچیده برای تبیین روابط هند و ایالات متحده پس از جنگ سرد بویژه از زمان توافق هستهای غیرنظامی(۲۰۰۵) با هند، استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به وجود سه ویژگی کانال های ارتباطی متعدد بین دو کشور، کاهش نقش نیروی نظامی و عدم وجود سلسله مراتب مشخص در روابط دو کشور، نظریه وابستگی متقابل پیچیده از قابلیت بیشتری برای توضیح روابط هند و آمریکا بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵، برخوردار است». یافته مقاله این است که با توجه به تعمیق و تنوع روابط هند و ایالات متحده، روابط آنها از مرحله وابستگی متقابل عبور کرده و وارد مرحله وابستگی متقابل پیچیده شده است. این مقاله با روش توصیفی و تببینی نگاشته شده و شیوه گردآوری دادهها به صورت کتابخانهای، استفاده از مجلات تخصصی و سایتهای معتبر اینترنتی بوده است.