دایاسپوراها یا جوامع دور از وطن نقش مهمی در کارکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مبدا و مقصد خود دارند. درحالی که نظریات جریان اصلی روابط بین الملل توجهات کانونی خود را بر دولت و بازار قرار دادهاند، با ظهور نظریات انتقادی و اجتماعی فضای بزرگی برای بررسی نقش عوامل غیر دولتی در سیاست بین الملل ایجاد شده است. سوال تحقیق این است که آیا دایاسپوراها که تحلیل دوگانه مثبت و منفی آنها از منظر اقتصادی و همچنین هویتی- امنیتی موضوع مکاتب مختلف جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی بین المللی است، به عنوان بازیگران غیردولتی مورد توجه نظریه های روابط بین الملل نیز قرار گرفته اند؟ و آیا نظریههای روابط بین الملل اساسا ظرفیت تحلیل نقش دایاسپوراها در نظام بین الملل را دارند؟ یافته های این تحقیق نشان میدهد که رویکردهای انتقادی روابط بین الملل به لحاظ توجه به مسائل اجتماعی، هنجاری، بینفرهنگی و معنایی و توجه به بازیگران غیردولتی، قادر به ارائه فهم گسترده ای از نقش دایاسپوراها در روابط بین الملل هستند. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و تفسیری و مطالعات کتابخانه ای جایگاه دایاسپورا را در نظریه های انتقادی روابط بین الملل نشان میدهد.