این مقاله درصدد تبیین اهمیت و جایگاه لابیگری در سطح اتحادیه اروپایی و برآورد ظرفیتها و سازوکارهای حضور ایران در این عرصه بوده و درحقیقت، بهدنبال پاسخی برای این پرسش اصلی است که با وجود شکنندگی روابط، چگونه ایران و اتحادیه اروپایی میتوانند به فهمی مشترک از موضوعات و چالشهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی دست یابند و روابط دوجانبه را در روندی روبهرشد شکل دهند. میتوان فرضیه نوشتار حاضر را اینگونه عنوان کرد که ایران ضمن توجه به دو مؤلفه “گفتگو” و “دیپلماسی” با اتحادیه اروپایی، نیازمند بهرهگیری از مؤلفه “لابیگری” در قالب ظرفیتهای بازیگران غیردولتی نیز هست. با توجه به سطح کنونی روابط و آمار و ارقام موجود، بهنظر میرسد در وهله نخست، جمهوری اسلامی ایران توانایی بهرهگیری از ظرفیت اندیشکدهها و مؤسسات تحقیقاتی مستقر در اتحادیه اروپایی را دارد، زیرا کارویژه اصلی اندیشکدهها، ارائه اطلاعات، راهکارها و توصیههای سیاستی به نهادهای اجرایی اتحادیه اروپایی است و همکاری منسجم و هدفمند ایران با اتاقهای فکر اروپایی به فهم غرب از رفتار ایران و تسهیل همکاریها در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی در عرصههای موضوعی گوناگون کمک خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای نشان دادن اهمیت لابیگری در سطح اتحادیه اروپایی و نقش آن در بهبود روابط ایران و اتحادیه، از نظریه “دسترسی” استفاده شده و بهلحاظ روششناسی از نوع مطالعه تحلیلی بوده که در آن برای جمعآوری اطلاعات از روش اسنادیـکتابخانهای بهره گرفته شده است.