بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل بر این باورند که بحث درخصوص «نظریه سیستمها» یکی از مباحث پایهای در معرفت روابط بینالملل محسوب میگردد. این مبحث فکری و نظری آنگاه که در ارتباط با نظامهای بینالمللی بهکار برده میشود، هدفش تبیین نظامهای غالب در برهههای مختلف زمانی در صحنههای بینالمللی میباشد. گسترش مناسبت میان ملتها، ازدیاد سازمانهای بینالمللی و منطقهای، حجم سرسامآور اطلاعات، پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک و همچنین افزایش رسانههای ارتباط جمعی و افزایش نقش افکار عمومی، ضرورت شناخت سیستماتیک از «نظام بینالملل» را افزایش داده است. بیشک یکی از راههای شناخت نظام بینالملل مروری هر چند کوتاه بر مبحث «نظریه سیستمها» است که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد. برای شناخت سیستماتیک نظام بینالملل که بهعنوان یکی از سطوح تحلیلی از اوایل دهه 70 میلادی ذهن بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل را به خود مشغول داشته است، آگاهی و اشراف بر مبحث «نظریه سیستمها» امری ضروری بوده و دانشجویان و کارشناسان روابط بینالملل که خواهان تحلیل کنشها و واکنشهایی هستند که در صحنه روابط بینالملل به وقوع میپیوندد را توانمندتر میسازد.
در این مقاله ابتدا تعریفی از «سیستم» ارائه و مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و سپس اندیشمندان نظریه سیستمها معرفی خواهند شد. نگارنده سعی خواهد نمود با ارائه این مبحث به پرورش یک چارچوب تحلیلی که بیانگر جامعیت «نظریه سیستمها» در اکثر مباحث علوم سیاسی است، نایل آید.