منازعه و همکاری در روابط بینالملل: نقش قدرت در حفظ صلح و امنیت جهانی
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
:بررسی همکاری و منازعه و نقش قدرت در ثبات و امنیت بینالمللی در چارچوب رهیافت رئالیسم موضوع اصلی این مقاله است. رئالیسم دارای شاخههای مختلفی است که علیرغم بعضی از تفاوتها در مفروضات، دارای بک هسته مرکزی است و در سه محور اساسی همعقیده هستند که شامل دولت محوری ـ اصل بقا و اصل خودیاری است تمام گرایشات رئالیسم میپذیرند که دولت کنشگر اصلی در روابط بینالملل است و هدف آن حفظ بقا در محیط آنارشیک بینالمللی است و همین فضای اقتدارگریزی اصل خودیاری را به دولتها دیکته میکند بهصورتی که هر دولت تنها میتواند برای حفظ امنیت و بقا به خودش متکی باشد. نتایج بررسیها نشان میدهد که براساس مفروضات رئالیسم، همکاری در روابط بینالملل یک متغیر وابسته به قدرت است و به سختی قابل دستیابی است و تلاش دولتها برای کسب قدرت و منافع نسبی و همچنین اقتدارگریزی حاکم بر نظام بینالمللی ازجمله عوامل محدود کننده همکاری هستند و تأکید میکنند که همکاری بدون توجه به دستاوردهای نسبی آن میتواند امنیت و بقای دولت را به خطر اندازد. دیدگاه نئولیبرال که چالشگر اصلی نظریه واقعگرایی است ضمن پذیرش برخی مفروضات اساسی واقعگرایی با تأکید بر منافع مطلق بجای منافع نسبی و بدون توجه به ریشه منازعه و جنگ تلاش مینماید راهی برای رفتن به سوی همکاری پیدا کند و معتقد است که نهادهای بینالمللی و رژیمها میتوانند همکاری میان دولتها را تسهیل کرده و هزینه تقلب و عدم پایبندی به تعهدات متقابل را بالا ببرند.