«حقوق بشر» به مثابه حقوق طبیعی و اخلاقیات ریشه در وجدان بشریت دارد. کتابهای آسمانی به ویژه قرآن کریم، آموزههای انبیا و صالحان، مبانی اخلاقیات مبتنی بر حقوق بشر نظیر حقوق اساسی، آزادی و کرامت ذاتی انسان را بهگونه شایستهای ترسیم کردهاند. نظام جدید حقوق بشر بینالملل در واقع یک پدیده بعد از جنگ جهانی دوم است که در اثر نقض فاحش اصول اخلاقی توسط دولتهای غربی، جنایات و فجایع ضدبشری جنگهای جهانی، کشتار دستهجمعی و نسلکشی (ژنوساید) مطرح شده است.
در این پژوهش با استفاده از رهیافت رژیمهای بینالمللی، نقش قدرتهای بزرگ به ویژه ایالات متحده آمریکا در تدوین اسناد حقوق بشر مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. قدرتهای بزرگ گرچه در تدوین و ظهور رژیمهای بینالمللی دخیلاند، اما پس از تشکیل آن تلاش میکنند هژمونی خود را بر آن حفظ نمایند و اگر بخشی از آن مغایر با منافع ملی آنها باشد آن را نادیده گرفته و یا از بین میبرند. در این اثر برای پاسخ به سئوال اساسی پژوهش، پس از بررسی رژیمهای حقوق بشری، تلاش میشود موازین حقوق بشر اسلام را که مشحون از معیارهای انسانی و اخلاقی است، به عنوان مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول اساسی جمهوری اسلامی ایران، مورد تبیین قرار گیرد.