1
دانشیارگروه روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبائی
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
نظام بینالملل به عنوان قالب نظری و عملی کنشگران در طول تاریخ همیشه دچار تحول و دگرگونی بوده و اشکال مختلفی را به خود دیده است. نظام بینالملل متشکل از دو بعد اساسی ساختار و هنجار میباشد که این دو امر به عنوان سنگ بنای سیستم جهانی اگر دچار تحول شوند، نظام بینالملل نیز دگرگون خواهد شد. تغییر سیستم از وضعیت چندقطبی به دوقطبی به دلیل تغییر در دو اصل اساسی فوق نمونهای از این امر در عرصه تاریخی است. پس از پایان نظام دوقطبی سیستم بینالملل با اتکاء بر ساختار و هنجاری متمایز از گذشته در مرحله گذاری طولانی قرار گرفت. حال این سؤال مطرح میشود که چرا نظام بینالملل دوقطبی پس از فروپاشی شوروی درطی نمودن مرحله گذار یا انتقال در جهت نیل به سیستم نهادینه شده جدید دچار فرآیندی طولانی شده است؟ در پاسخ، این فرض آزمون میشود که با فروپاشی نظام دوقطبی در 1991، آنچه دچار تحول اساسی شد تنها بعد هنجاری سیستم دوقطبی بود و بعد ساختاری آن با وجود آسیبدیدگی به دلیل اتکال مسکو بر توان قدرت بازدارندگی اتمی و در نتیجه بقای توازن هستهای میان دو بازیگر سیستمساز روسیه و آمریکا همچنان برقرار است.