نگاهی به تاریخ کردستان نشان میدهد که سرزمین کردها در هر چهار پارچه کردستان (ایران، عراق، سوریه و ترکیه) محل زندگی فرقههای مختلف دینی همچون اهل سنت، شیعه، یارسان، یزیدی، شبک، بهایی و طریقتهای قادریه و نقشبندیه و پیروان دیگر ادیان الهی همچون مسیحیت و یهودیت و همچنین پیروان آئین زردتشتی بوده است. چنین تنوعی به لحاظ عقیدتی بخشی از تاریخ کردستان بخصوص باشور کردستان (کردستان عراق) بوده است. علیرغم این تنوع فرقهای در کردستان عراق و با وجود گفتمان حاکم بر این منطقه که عمدتاً گفتمان اهل سنت بوده درگیری و کشتار فرقهای روایت نشده و یا اگر بوده، ناچیز بوده است. اما با رواج سلفی گری در کردستان، این همزیستی مسالمتآمیز فرقهای جای خود را به تفکر خشونتآمیز سلفی گری داد. ریشه پیدایش سلفی گری در کردستان عراق به نفوذ تفکر اخوانالمسلمین در عراق و کردستان (1940) بر میگردد. علیرغم اینکه اخوانالمسلمین خود را یک جنبش اسلامی با خطمشی مسالمت جویانه به جهان اسلام معرفی کرده باید گفت که بیشتر رهبران گروههای جهادی از بطن اخوانالمسلمین برخاستهاند و مبانی عقیدتی آنها به جماعت اخوان بر میگردد. به عنوان نمونه، متفکران اندیشههای رادیکالیسم اسلامی همچون سیدقطب مصری و ابوالعلاء مودودی پاکستانی در افکار و آراء خود امت اسلامی را به جهاد در راه خدا به منظور احیای خلافت اسلامی تشویق و دعوت نمودند. گروههای جهادی که در بخشهای مختلف جغرافیای سیاسی جهان اسلام از جنوب شرق آسیا (فیلیپین) گرفته تا غرب قاره آفریقا (نیجریه) پراکندهاند. یکی از کانونهای فعالیت آنها اقلیم کردستان عراق بوده است. پیدایش تفکر اخوانالمسلمین در کردستان عراق از یک سو به دلیل وجود موزائیکی از اقلیتهای قومی و مذهبی همچون کرد، ترکمن، آشوری، عرب، کلدانی، سنی شیعه، یارسان، قزلباش و شبک و از سوی دیگر فقدان یک مکانیسم حزبی از جانب احزاب ناسیونال و سکولار در این اقلیم منجر به شکلگیری گروههای جهادی و تندرویی همچون جندالاسلام، انصارالاسلام و جماعت انصارالسنه شد که با شعار بازگشت به سنت سلف صالح و مبارزه با بدعت تحت لوای احیای خلافت اسلامی در قالب جهاد در راه خدا به جنگ با احزاب کردی و ایجاد ناامنی در کردستان گام برداشت. این گروههای رادیکال اسلامی اگرچه توانستند اندک زمانی اوضاع سیاسی و اجتماعی کردستان عراق را متأثر سازند، ولی در نهایت کردستان از لوث وجود فیزیکی آنها پاک شد.