قومیت در خاورمیانه، مسئلهای پیچیده است و کشورهای چندقومیتی همواره با مشکلات فراوانی از این ناحیه روبهرو بودهاند. برخی رویه سرکوب را در قبال مطالبات قومی در پیش گرفتهاند و در مقابل، عده دیگری در تلاش بودهاند که با دادن حقوق فرهنگی و سیاسی به قومیتها از بحرانی ناخواسته جلوگیری کنند. در این میان، سیاست ترکیه در قبال قومیتها و بهویژه کردها، بهعنوان اصلیترین اقلیت قومی کشور، فرازونشیب زیادی داشته است. تا پیش از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، ترکها سیاست سرکوب را در مقابل کردها درپیش گرفته بودند، اما با روی کار آمدن این حزب، میتوان تغییراتی اساسی را در این رویه مشاهده کرد. فهم این مسئله ازآنرو اهمیت دارد که مسئله کردها در ترکیه، اصلیترین مسئله داخلی این کشور در طول دورهای طولانی بوده است. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی تلاش بر این است که فرایند صلح ترکیه و کردهای این کشور را با بهکارگیری نظریههای چندفرهنگگرایی توضیح دهیم و بنابراین درصدد پاسخگویی به این پرسش هستیم که نظریههای چندفرهنگگرایی چگونه میتوانند فرایند صلح در ترکیه را تبیین کنند؟ نتیجهای که در این نوشتار بهدست آمده، حاکی از این است که نظریههای چندفرهنگگرایی قابلیت تبیین فرایند صلح ترکیه و کردهای این کشور را دارند.