خاورمیانه از یک دهه قبل بهویژه در پی تهاجم نظامی امریکا به عراق، با افزایش فعالیت جریانهای افراطی مواجه شده است. در تحلیل عوامل گسترش این جریانها، علاوهبر عوامل سطح منطقهای در راستای رقابت بازیگران اصلی خاورمیانه و سطح بینالملل همچون حضور نیروهای فرامنطقهای و تغییر دستورکار سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه، باید به عوامل زمینهساز داخلی کشورهای درگیر نیز توجه داشت. در تحلیل دلایل ظهور این جریانها، ویژگیهای خاص حاکم بر کشورهای منطقه در قالب فرهنگهای سیاسی چندپاره، نابرابریهای سیاسی و اجتماعی، چالش مشروعیت و دولتهای شکننده نیز باید لحاظ شوند. در میان کشورهای خاورمیانه، در عراق با ایجاد خلأ قدرت پس از صدام، چالشهای متعدد و درگیریهای قومی پس از آن، زمینههای تشکیل و گسترش این گروهها فراهم شده است. در این چارچوب، هدف اصلی این مقاله واکاوی افراطگرایی در عراق است. بر این مبنا پرسش اصلی که این مقاله مطرح میکند این است که مهمترین عوامل داخلی گسترش جریانهای افراطی در عراق کدامند؟ فرضیه اصلی پژوهش، این است که تشکیل جریانهای افراطی در عراق، ریشهای تاریخی داشتهاند که سیاستهای دولتهای حاکم و ساختار چندپاره عراق آن را تقویت کرده است. این مقاله با روش تحقیق تحلیلیـتوصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای به واکاوی این موضوع میپردازد. نتیجه مهم این پژوهش آن است که گسترش جریانهای افراطی در عراق، نتیجه عوامل چندگانه ساخت تحمیلی دولتـملت، شکافهای اجتماعی متعدد، انسداد سیاسی و چالش ناکارآمدی دولت است.