2
دانشآموخته کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمانهای بینالمللی دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه
چکیده
مهمترین توافقات جهانی تغییرات اقلیمی شامل کنوانسیون تغییرات آب و هوایی، پروتکل کیوتو و توافقنامه پاریس هر یک به نحوی کشورهای صادر کننده انرژی را تحت تأثیر تعهدات کاهش انتشار گازهای گلخانهای قرار داده است. در این میان کنوانسیون تغییرات آب و هوایی و پروتکل کیوتو که بر مبنای رژیم تمایزگرا شکل گرفته، با مسئول شناختن کشورهای توسعهیافته در انتشار بیش از حد گازهای گلخانهای تعهدات عمده کاهش انتشار را متوجه این گروه از کشورها نموده است. هم اکنون توافقنامه پاریس در محیط متمایز حقوقی، مذاکراتی، سیاسی و اقتصاد انرژی شکل گرفته و تمامی اعضاء را در قالب رژیم پایبندی متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای خود از طریق ارائه NDCاقدامات معین ملیمینماید. فرضیه مقاله پیشرو این است کهفرآیندهای جدید بینالمللی مرتبط با تغییرات آب و هوا به لحاظ الزامات فزاینده در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای بهویژه با منشأ سوختهای فسیلی بر منافع کشورهای صادر کننده انرژی در جهان تأثیرگذارمیباشد. سؤال اصلی این پژوهش امکان یا امتناع تشکیل یک بلوک مذاکراتی جدید ذیل توافقنامه پاریس در بین کشورهای صادر کننده انرژی در خلیج فارس با لحاظ فرضیه مذکور است. نتیجه تحقیق، با بکارگیری روش مطالعات تطبیقی و کتابخانهای، نشان میدهد که سازوکارهای مندرج در توافقنامه از جمله اقدامات ملی معین، حفظ پوشش گیاهی، سازگاری، مدیریت ضرر و زیان، فنآوری جذب و ذخیره کربنو کاهش انتشار گازهای گلخانهای از منابع مشخص از جمله چاههای نفت، زمینه را برای ارتقای همکاری بین این گروه از کشورها فراهم و ایجاد بلوک مذاکراتی بر اساس منافع مشترک در صورت تفوق بر موانع سیاسی و رقابتهای ژئوپلتیک راامکانپذیر میسازد.