دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901The Sociology of Elections and the Electoral Behavior in the Islamic Republic of Iran جامعهشناسی انتخابات و رفتار انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران3073429533FAJournal Article20141014The present article aims to give a conceptual assessment and analysis of the theories on elections and electoral behavior. Based on this evaluation, the author will try to answer to the question that which of three theoretical approaches of sociology, political economics and political psychology could be applied to the electoral behavior in Islamic Republic of Iran. Due to the fact that election behavior is a time-producted, contextual and place-oriented phenomenon, the article emphasizes that it is not possible to find a universal meta-theory with the explanatory power to the causes, the way and the content of elections in all over the world and even all precincts of a single geographical unit. نوشتار حاضر ضمن نقد، ارزیابی و تحلیل مفهومی نظریات معطوف به انتخابات و رفتار انتخاباتی در پاسخ به این سوال که در جمهوری اسلامی رفتار انتخاباتی شهروندان با کدامیک از سه دسته الگوی نظری جامعه شناسی، اقتصاد سیاسی و روانشناسی سیاسی قابل تبیین است بر این فرضیه تاکید دارد که رفتار انتخاباتی پدیدهای زمان پرورده، زمینه پرورده و مکان پرورده است. بدین خاطر نمیتوان به فرا نظریهای جهان شمول دست یافت که چرایی و چگونگی و محتوای رأی دهی در همه کشورهای جهان و حتی همه حوزههای انتخابیه درون یک واحد جغرافیایی را در سپهر آن مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901Cultural Diplomacy in Light of Neo-Diffusionism: The Impact of Communication Technology on Cultural Diplomacyدیپلماسی فرهنگی از دریچه نواشاعهگرایی تأثیرات فناوری اطلاعات بر دیپلماسی فرهنگی3433609534FAJournal Article20141014Cultural diplomacy as an effective and flexible tool in foreign policy paves the way for promoting the level of relations between states and enhancing understanding between nations and creating peace and stability. With the shortcomings of power-oriented approaches in solving global challenges and crises and establishing international security, the need for cultural diplomacy among states is more apparent. Due to dramatic changes in the area of information and communication technology, the concept of cultural diplomacy is changing, requiring the redefinition of the concept.
The present article aims to give a new picture of efficient cultural diplomacy and to introduce a new analysis of evolution in transition of cultural phenomena with regard to developments in contemporary age taking into account the technological factors. Adopting a creative and updated approach from diffusionism, the author aims to analyze the impact of new variables on cultural diplomacyدیپلماسی فرهنگی به عنوان یک ابزار کارآمد و قابل انعطاف در سیاست خارجی، زمینهساز ارتقای سطح مناسبات میان دولتها و به تبع آن افزایش تفاهم میان ملتها و ایجاد صلح و ثبات بینالمللی است. این ابزار مهم، از طریق گسترش مبادلات فرهنگی- هنری، توسعه همکاریهای علمی- آموزشی، تعامل نخبگان جوامع، آموزش زبان، رفع موانع زبانی و...، بسترهای مناسب درک متقابل جوامع بشری از یکدیگر را فراهم میآورد. امروزه با ناکارآمدی راهکارهای الزاما «قدرت محور» در حل چالشها و مناقشات جهانی و برقراری امنیت بینالمللی، نیاز به استفاده از این پدیده بیش از پیش در میان دولتها احساس میشود. اما از آنجا که با تحولات شگرف در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مفهوم «دیپلماسی فرهنگی» نیز دستخوش تغییر گردیده و متولیان مسائل فرهنگی را ملزم به بازتعریف این مهم نموده است، مقاله پیش رو بر آن بوده تا ضمن ارائه تحلیلی بدیع از دگرگونی در وضعیت نقل و انتقال پدیدههای فرهنگی، با نگاهی معطوف به تحولات عصر حاضر و لحاظ نمودن مؤلفههای تکنولوژیک، آرایشی جدید از یک دیپلماسی فرهنگی کارآمد را به معرض نمایش گذارد و بدینمننظور، با معرفی رهیافتی ابتکاری و روزآمد، برگرفته از مکتب اشاعهگرایی؛ (نواشاعهگرایی)، به این مقوله پرداخته و تاثیر متغیرهای نوین بر دیپلماسی فرهنگی را در چارچوب این تئوری مورد ارزیابی قرار داده است. بررسی نقش دولتها در مراودات فرهنگی، کارکرد پارامتر قدرت در اشاعه فرهنگها و لزوم توجه به حفظ توازن در استفاده از ابزارهای فرهنگی. بهمنظور اجرای بهینه سیاست خارجی و کسب منافع ملی، ازجمله مباحث دیگر این پژوهش است.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901Public Diplomacy: A New Approach in International Relationsدیپلماسی عمومی؛ رویکردی نو در عرصه روابط بینالملل 3613949535FAJournal Article20141014The foundational duty of diplomacy is the management of inter-state relations and relations between states and other international players. Public diplomacy is magnifying of national interests by giving information, engagement and putting influence on people all around the world. Public diplomacy is a change in diplomacy resulted from the effect of globalization on power. Public diplomacy is recently entered into political terms. Due to the position of the Islamic Republic of Iran in the current world, the importance of this concept for our country is doubled. Therefore, exploring its dimensions and characteristics in western literature is of great significance. This article aims to elaborate the most important definitions of public diplomacy and its dimensions and alternativesرسالت بنیادین دیپلماسى، مدیریت بر روابط میان کشورها و نیز روابط بین کشورها و سایر بازیگران بینالمللى بوده است. از منظر حکومتها دیپلماسى در ارتباط با ارائه توصیه، شکل دادن و اجراى سیاست خارجى است. دیپلماسی عمومی برجسته کردن و ارائه منافع ملی بوسیله اطلاع رسانی، درگیرسازی و تحت تاثیر قرار دادن مردم در سراسر جهان است. دیپلماسی عمومی، تغییری است در دیپلماسی که تحت تاثیر جهانی شدن بر قدرت صورت گرفته است. دیپلماسی عمومی مانند سایر مفاهیم و نظریه ها یک شبه ایجاد نشده و سیر تکاملی را طی کرده تا به این مراحل رسیده است. واژه دیپلماسی عمومی به تازگی وارد واژگان سیاسی شده است. با وجود این که این اصطلاح دست کم به مدت سی سال توسط متخصصان به کار برده شده، پیش از این به عنوان تبلیغات، پروپاگاندا، اطلاع رسانی بینالمللی و برنامه های فرهنگی بیان و اجرا می شده است. ورود آن به ادبیات سیاسی کشورمان بسیار نو ظهور و تازه است. اما این تازه وارد با توجه به وضعیت کشورمان در دنیای کنونی از اهمیت دوچندانی برخوردار است. به همین دلیل شناخت جوانب و مختصات آن در ادبیات غرب برای ما دارای اهمیت وافری است. این مقاله به دنبال آن است تا مهمترین تعاریفی که در گذر زمان از این واژه شده است را ارائه دهد و جوانب و بدیل های آن را معرفی کند. البته باید متذکر شد که محققینی که پیش از این در این حوزه کار کرده اند تعاریفی را ارائه نموده اند. مقاله حاضر سعی کرده است تا تمام تعاریف اساسی را بیان کند و در اختیار علاقه مندان این حوزه قرار دهد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901The Social and Political Status of Muslims in Europeجایگاه اجتماعی و سیاسی مسلمانان در اروپا 3954489536FAJournal Article20141014Islam is no more a pure foreign policy matter for Europe, but it is evolved into a matter of domestic politics for the European countries. Muslim communities are developing in Europe and Islam is the second largest religion in most of European countries. In future, Muslims will be an influential social and political force within the European Union and will enjoy direct influence in decision making process of domestic and foreign policy of Europe. Meanwhile, the role of Muslims in Europe faces different challenges like keeping religious identity, direction and cohesive political structure, political legitimacy, inappropriate social and economic condition and containment policies implemented by European countries. اسلام دیگر نه به عنوان مسأله سیاست خارجی اروپا، بلکه یکی از دغدغه های سیاست داخلی آن به شمار می رود. جوامع مسلمان با سرعت زیادی در اروپا توسعه یافته و اسلام به عنوان دومین دین (به لحاظ شمار پیروان) در اغلب کشورهای اروپایی مطرح است. مسلمانان در سالهای آینده نیروی اجتماعی و سیاسی مؤثری در چارچوب اتحادیه اروپایی خواهند بود و تأثیر مستقیم بر تصمیمگیریهای سیاست داخلی و خارجی اروپا خواهند داشت. در عین حال، نقش مهم مسلمانان در اروپا، با چالشهایی از قبیل حفظ هویت دینی، جهتگیری و ساختارهای منسجم سیاسی، بحران مشروعیت سیاسی، وضعیت نامطلوب اجتماعی و اقتصادی و نیز سیاستهای مبتنی بر مهار از سوی اروپاییها مواجه خواهد بود. دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901Europe’s View to the Role of the United States in Transatlantic Relations: Liberal Hegemon versus Imperial Hegemonسیاست اروپا در قبال نقش آمریکا در چارچوب مناسبات فراآتلانتیک: هژمون لیبرال یا امپریالیستی4494749537FAJournal Article20141014Transatlantic relations which has shadowed over US-Europe interactions for more that a half century has experienced a new debate over the adoption of unilateral policies by the United Stated after September 11. In current evolving international structure, Europe favors a multi-polar and multi-optional system in which the power is multiplied and the balanced role of influential states in international system is promoted while the role of the United States as a liberal hegemon is enhanced. At the present situation the United States is willing for a uni-polar system based on unilateralism and hegemonic order with imperial characteristics.
The present article aims to give an assessment from Europe-US relations and interactions and challenges between the two sides of Atlantic after September 11.روابط فراآتلانتیکی که بیش از 50 سال بر مناسبات آمریکا و اروپا سایه افکنده است بحثی نوین را پس از شکل گیری سیاستهای یکجانبه گرای آمریکا بعد از 11 سپتامبر تجربه نموده است.در ساختار بین الملل در حال تحول کنونی، اروپا خواهان نظام چند قطبی و چند گزینشی و نیز تلاش برای تکثیر قدرت و تقویت نقش متوازن کشورهای مؤثر در نظام بین الملل و نقش هژمون لیبرال از سوی آمریکا است، در حالیکه آمریکا معتقد به نظام تک قطبی مبتنی بر یکجانبه گرایی به منظور استقرار نظم هژمونیک با ابعاد امپریالیستی می باشد. لذا پژوهش حاضر به بررسی روابط میان اروپا و آمریکا پس از 11 سپتامبر پرداخته، تعاملات و چالشهای میان این دو را مورد ارزیابی قرار داده است.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901The EU Approach toward Conflict Prevention in Western Balkanرویکرد اتحادیه اروپایی درقبال پیشگیری از تنش در غرب بالکان 4754909538FAJournal Article20141014The Balkan crisis and conflicts in Bosnia and Herzegovina and Kosovo revealed the failure of EU foreign policy toward Western Balkan. One of the most apparent features of reactive and non-preventive policy of the EU toward this crisis was the decision to exclude the Kosovo matter from Dayton Peace Accords. The present article aims to emphasize that the role of the European Union in crises in Western Balkan has changed. It will also assess the reasons behind this change. The need for improving the weak image of the EU for failures during Balkan crises and the necessity for improved common foreign and security policy and the perception of conflicts in Kosovo as threatening peace and security in Europe is among important reasons causing dramatic changes in EU foreign policy toward Southeastern Europe. با خاتمه جنگ سرد کمتر کسی گمان میکرد مناطقی از اروپای شرقی (مشخصاً غرب بالکان) به زودی شاهد خونبارترین منازعات و درگیریهای قومی ـ نژادی از زمان جنگ جهانی دوم به این سو باشد. بحران بالکان و به دنبال آن جنگهای بوسنی و سپس کوزوو شکست سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در قبال غرب بالکان را آشکار کرد. همچنین یکی از محرزترین مثالها از سیاست انفعالی و نه بازدارنده اتحادیه اروپایی در قبال این بحران، تصمیم به مستثنی کردن مسأله کوزوو از «توافق صلح دیتون» بود. اما یافتههای مقاله حاضر از این قرار است که نقش اتحادیه اروپایی در قبال بحرانهای پیاپی غرب بالکان تغییر کرده است؛ و باید دید که «علت وجودی» تغییر سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در قبال غرب بالکان پس از جنگ کوزوو چه بوده است؟ نیاز به بهبود «تصویر ضعیف» از اتحادیه اروپایی به دلیل شکستهای پیدرپی طی بحران یوگسلاوی و لزوم سیاست خارجی و امنیتی مشترک ارتقا یافته و منسجم و همچنین درک اینکه درگیریها در کوزوو میتواند تهدیدی جدی به صلح و امنیت اتحادیه تحمیل کند، باعث شده اتحادیه اروپایی چرخشی اساسی در سیاست خارجی خود در قبال اروپای جنوب شرقی داشته باشد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901The Independence of Abkhazia and South Ossetia Autonomous Republics and Kosovo: A Comparisonرمقایسه تطبیقی استقلال جمهوریهای خودمختار آبخازیا و اوستیای جنوبی با استقلال کوزوو 4915089539FAJournal Article20141014The outbreak of military conflict between Russia and Georgia resulted in President Medvedev’s order proclaiming the independence of republics of Abkhazia and South Ossetia from Georgia. Although the independence of these republics occurred after the recent crisis in Caucasus, actually it is the continuation of the process of the independence of Kosovo which was accomplished with direct assistance of the United States. The independence of Kosovo and these two republics should be seen under the context of recent tensions or the new Cold War between Russia and the United States. The new game derived from the rivalry between these two powers will have several implications in different domestic, regional and international levels. وقوع درگیری نظامی میان روسیه و گرجستان موجب گردید که مدویدف رئیس جمهور روسیه با امضای فرمانی استقلال دو جمهوری آبخازیا و اوستیای جنوبی از خاک گرجستان را اعلام نماید. استقلال این دو جمهوری هر چند پس از بحران اخیر در قفقاز محقق گردیده ولی آن را میباید ادامه همان روندی دانست که با استقلال کوزوو و با حمایت مستقیم آمریکا صورت پذیرفت. استقلال کوزوو و بهویژه دو جمهوری مذکور را میبایست در چارچوب تنشهای اخیر و به عبارتی جنگ سرد جدید بین روسیه و آمریکا جستجو نمود. بازی جدیدی که در نتیجه رقابت این دو کشور درگرفته ضمن آنکه یک پدیده نادر بهشمار میرود، پایان کار نبوده و تبعات فراوانی در سطوح مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی برجای خواهد گذاشت که حتی عواقب آن دامن این قدرتها بهویژه روسیه را نیز در آینده خواهد گرفت.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901Terrorism and the US Movement from Unilateralism to Multilateralismتروریسم و گذار آمریکا از یکجانبهگرایی به چندجانبهگرایی در سازمان ملل 5095409540FAJournal Article20141014This article consists of two major parts. The first part will assess the procedure of America’s voting in the General Assembly of the United Nations and the way the votes of the US become integrated or similar to the votes of other countries in the General Assembly. The aim of the US is to assess the impacts of its unilateralism and the reaction of other countries.
The second part of the article takes a look to terrorism and the challenges of the US after unilateralism on Iraq and the change of American behavior in the United Nations. Finally the author analyzes the unconventional confrontation of the US administration against positive multilateralism of the former US administrations.
.
این مقاله دارای دو بخش عمده میباشد، بخش اول به بررسی رویه رأی دادن آمریکا در مجمع عمومی و نحوه همسوشدن یا همرأیشدن آن کشور با دیگر کشورها در مجمع عمومی اختصاص دارد که بهمنظور مشاهده و مداقه یکجانبهگرایی آن کشور صورت میگیرد و در این خصوص از پژوهشهای موردی و کمی استفاده میشود. بخش دوم به مسائل مربوط به تروریسم و مشکلات آمریکا پس از یکجانبهگرایی در مورد عراق و به تغییر رویه آمریکا در سازمان ملل میپردازد و در نهایت به مسأله تقابل غیرعادی دولت آمریکا با «چندجانبهگرایی مثبت» دولتهای پیشین آن کشور و در عینحال به اهمیت کسب مشروعیت و اجازه سازمان ملل حتی برای قدرتمندترین دولت که رهبرش فعالانه در جستجوی به حداقلرساندن محدودیتهای سیاسی و حقوقی بینالمللی بر تصمیمات امنیت ملی خود میباشد، اذعان دارد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968023220080901Civil Society in Africa: Analyzing Views, Functions and Impedimentsجامعه مدنی در آفریقا؛ بررسی دیدگاهها، کارکردها و موانع 5405709541FAJournal Article20141014Besides independence revolutions, civil society or democratization is the most prominent social movement in African societies after the period of colonialization and in particular in recent decades. Among different interpretations from civil society in Africa, there are two definitions which are more accepted: traditional civil society and modern civil society. While traditional civil society is viewed as an opponent force against the government, the modern civil society is the establishment of civil institutions and organizations with legal, supportive, economic and social functions which have three important obligations: defending citizen’s rights in front of the government, monitoring the efficiency of the government and limiting the power of the government in social arena. While modern civil society in Africa is suffering from different shortcomings, it is recognized as one of the most important necessities of democratization in Africa.
The present article aims to discuss the African understanding of civil society and to study the characteristics of this phenomenon and to make a comparison between African civil society and civil society in developed societies.
جامعه مدنی یا دموکراسی خواهی پس از انقلابهای استقلالطلبانه مهمترین جنبش اجتماعی جامعه آفریقایی پس از دوران استعمار، و به ویژه در چند دهه اخیر را به وجود آورده است. اگرچه تفسیرهای متفاوتی از جامعه مدنی آفریقایی وجود دارد، اما، دو تعبیر از جامعه مدنی بیشتر از سایر تعابیر در گفتمانهای سیاسی آفریقا پذیرفته شده است: جامعه مدنی سنتی و جامعه مدنی مدرن.
در حالیکه جامعه مدنی سنتی بهمنزله قدرت مخالف دولت شناخته میشود، منظور از جامعه مدنی مدرن تاًسیس انواع نهادها و سازمانهای مدنی با کارکردهای حقوقی، حمایتی، اقتصادی و اجتماعی است که سه وظیفه مهم به عهده دارد: الف) از حقوق شهروندان در برابر دولت دفاع میکند، ب) بر عملکرد دولت نظارت دارد و ج) قدرت دولت را در حوزه اجتماعی محدود میکند. با وجود اینکه جامعه مدنی مدرن در آفریقا از نارساییها و مسائل بسیاری رنج میبرد، اما آن بهمنزله یکی از مهمترین الزامات تحقق دموکراسی آفریقا شناخته میشود.
این مقاله، در درجه اول، در مورد ادراکهای آفریقایی از جامعه مدنی بحث میکند. سپس، تلاش میکند تا ویژگیهای جامعه مدنی آفریقایی را تشخیص دهد و این جامعه را با سایر جوامع مدنی توسعهیافته از نظر برخی ملاکها مورد مقایسه قرار دهد. در نهایت، در این مقاله دورنمایی از جامعه مدنی آفریقای ترسیم میگردد.