دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301Escalation of Cold War-Like Tensions between Russia and the West: An Analysis of the Roots and Nature of the Ukraine Crisisتحلیل ریشهها و ماهیت بحران اوکراین: تشدید تنش شبه جنگ سرد بین روسیه و غرب88991812084FAناصر زمانیکارشناس وزارت امور خارجهJournal Article20150306به دنبال الحاق کریمه به روسیه، بحران داخلی اوکراین و اختلافات آن با مسکو به اوج رسید. گرایشهای جداییطلبانه در مناطق شرقی اوکراین مثل استانهای اودسا، لوگانسک، دونتسک و منطقه دونباس شدت یافت. کاخ سفید و نهادهای اروپایی و غربی تا به حال به جز تهدید روسیه و مقامات آن به اعمال تحریمهای جدید و سختتر، اقدام قابل ملاحظهای برای حل بحران صورت ندادهاند. این در حالی است که ادامه بحران کنونی مواضع تندروها در روسیه و اوکراین را تقویت خواهد کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه معتقد است تحریمها و فشارهای بیشتر علیه کشورش نه تنها کمکی به حل بحران نمیکند، بلکه به تعمیق آن منجر خواهد شد. از یک طرف نگرانی کرملین در حال افزایش است، چرا که غرب با تحریک یکی از متحدین قبلی آن، عملاً منافع و امنیت ملی روسیه را نادیده گرفته و وارد حوزه نفوذ سنتی این کشور شده است. از طرف دیگر واشنگتن و متحدین غربی آن نگران اقتدار مجدد روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، افزایش محبوبیت وی در داخل این کشور و تجدید روحیات ملیگرایانه در میان روسهای مناطق مختلف فدراسیون روسیه و روستبارهای ساکن جمهوریهای پیشین اتحاد شوروی سابق هستند. حال سئوال اینجاست که آیا تشدید بحران داخلی اوکراین و گسترش دامنه اختلافات آن با مسکو، تداوم توسعه ناتو به سوی مرزهای روسیه، عضویت احتمالی اوکراین در ناتو، برتریجویی آمریکا و واکنش تند مسکو نسبت به واگرایی متحدین قبلی، روابط روسیه با آمریکا و غرب را به سوی بعضی شرایط تنش بار حاکم بر دوره جنگ سرد سوق خواهد داد؟ مقاله زیر به دنبال پاسخی مناسب برای سئوال مذکور این فرضیه را مورد ارزیابی قرار میدهد که: شرایط بحرانی موجود بین روسیه و غرب بر سر اوکراین به وضعیت جنگ سرد سوق نخواهد یافت.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301Study of Scientific Cooperations among D8 Countries: A look at Iran’s Role and Strategies for its Improvementبررسی همکاریهای علمی میان کشورهای عضو پیمان دی هشت؛ نگاهی به نقش ایران در این نوع همکاریها و راهکارهایی برای ارتقای آن91994112085FAنجلا حریریدانشیار، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانعارف ریاحیدانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20150306بررسی همکاریهای علمی در میان دانشمندان، از مباحث مطرح در حوزه علمسنجی است. پژوهش حاضر با هدف ترسیم شمایی از همکاریهای علمی و پژوهشی میان پژوهشگران ایرانی و پژوهشگران هفت کشور در حال توسعه طی سالهای 2012ـ2000 و راهکارهایی برای توسعه همکاریهای علمی میان آنها صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کشورهای ترکیه، ایران و مالزی سه کشور اصلی تولیدکننده علم جهانی (در میان کشورهای در حال توسعه) به حساب آورده میشوند. همچنین با آن که در سالهای اخیر همکاریهای علمی پژوهشگران ایران با سایر کشورهای در حال توسعه روند رو به رشدی را طی کرده است، اما به طور کلی میزان همکاریهای علمی در سطح پایینی قرار داشته و درصد بسیار ناچیزی از تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی با پژوهشگران هفت کشور مورد بررسی، منتشر میشود. به نظر میرسد که برنامهریزی برای شناخت و از میان برداشتن موانع و مشکلات، بها دادن مسئولان و سیاستگذاران علمی کشورهای درحال توسعه، گسترش تفاهمنامهها و روابط میان دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی این کشورها و نیز تبادل دانشجو و انجام فعالیتهایی از این قبیل، به بهبود وضعیت و نیز توسعه همکاریهای علمی ایران و سایر کشورهای در حال توسعه کمک فراوانی خواهد کرد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301Recent Developments in the Middle East and North Africa: Understanding US Foreign Policy, with Special Reference to Developments in Bahrain and Syriaتحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا و درک سیاست خارجی آمریکا: با تأکید بر تحولات بحرین و سوریه94396412086FAناصر سلطانیعضو هیات علمی دانشگاه ارومیهناصر خورشیدیکارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه گیلانJournal Article20150306تحولات اخیری که کشورهای خاورمیانه را فراگرفته، سبب برجسته شدن اصول اخلاقی در سیاست خارجی بازیگران دخیل شده است. در این مقاله سعی خواهیم کرد این موضوع را بیشتر در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا که بازیگری مهم و فعال در بحران اخیر خاورمیانه است، مورد ارزیابی قرار دهیم. سئوالی که در مقاله حاضر مطرح شده این است که آمریکا بین دو ارزش پایهای موجود در رهیافت مکتب انگلیسی و رهیافت هنجاری یعنی نظم بینالمللی/ اجتماعگرایی و عدالت بینالمللی/ جهانمیهنی در قبال تحولات اخیر خاورمیانه، به ویژه بحرین و سوریه، اولویت را به کدام یک از ارزشهای بینالمللی فوق داده است؟ در پاسخ باید گفت که آمریکا در قبال هر کدام از کشورهای خاورمیانهای دستخوش بحران، سیاست واحدی را اتخاذ نکرده، در حالی که در بحرین طرف دولت را گرفته و از اصالت داشتن حاکمیت دولت دفاع مینماید، در سوریه سیاست متفاوتی را در پیش گرفته و اولویت را به عدالت بینالمللی/جهان میهنی داده و به ظاهر از حقوق بشر حمایت میکند. دامنه مقاله حاضر، دو کشور بحرین و سوریه را در بر میگیرد اما سعی خواهد شد، با توجه به همزمانی وقوع تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا به صورت هر چند گذرا سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال این کشورها را نیز مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش نیز با توجه به ماهیت تحقیق تحلیلیـتوصیفی میباشد.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301A Typology of Turkey's Foreign Policy toward Middle Eastگونهشناسی سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه96598712087FAحامد یعقوبیفردانشجوی دکترای علوم سیاسی گرایش سیاستگذاری عمومیJournal Article20150306اصل عدم دخالت در مسائل خاورمیانه به عنوان اولویت استراتژی سیاست خارجی ترکیه در بیشتر دوران قرن بیستم مطرح بود. اما در طول دهه گذشته، ترکیه بهطور قابل ملاحظهای از سنّت کمالیستی و درونگرای خود فاصله گرفته و تبدیل به یکی از بازیگران فعّال و تأثیرگذار در منطقه شده است. از اینرو بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 ترکیه در چارچوب استراتژی مشکلِ صفر با همسایگان، روابط نزدیکتری را با رقبای دیرینه خود یعنی سوریه، جمهوری اسلامی ایران و عراق برقرار نمود. همچنین آنکارا در حل اختلافات بین رژیم صهیونیستی و سوریه (2010-2008) و همینطور پرونده هستهای ایران نقش میانجی به خود گرفت. روابط دیپلماتیک ترکیه با ایران و گروه فلسطینی حماس موجب ایجاد اختلافاتی با آمریکا و رژیم صهیونیستی شد و این ابهام را بهوجود آورد که آیا ترکیه تمایلات غربی خود را کنار گذاشته و به اسلامگرایی متمایل شده است و یا این که این تنها یک حرکت دیرهنگام به سمت شرق برای کامل کردن حلقه روابط خارجی ترکیه است. اکنون، این سئوال مطرح است که چگونه میتوان سیاست خارجی نوین ترکیه را براساس چنین رویکردی در قبال تحولات اخیر منطقه، توصیف و درک نمود. در این نوشتار سعی بر آن است تا با شناخت لایههای زیرین مؤثر بر چرخش ترکیه در استراتژی پیشین خود، به تبیین گونهشناسی سیاست خارجی نوین این کشور در منطقه و در قبال خیزشهای اخیر خاورمیانه، پرداخته شود.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301International Criminal Law Mechanisms for Prosecution of Takfiri Terrorists in Syriaسازوکارهای حقوقی کیفری بینالملل برای محاکمه تروریستهای تکفیری در سوریه989101112088FAحسین آقایی جنتمکاناستادیار دانشگاه شهید چمران اهوازسیدمحمدجعفر قریشیدانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسیJournal Article20150306دیوان کیفری بینالمللی در سال 1998 و در نتیجه نشست رم بهمنظور مجازات ناقضان حقوق کیفری بینالملل و با هدف مقابله با بیرحمیها و بیکیفری در بحرانهای انسانی در کشورهای مختلف، تشکیل گردید. عملکرد دیوان در بحران لیبی نشان داد که این سازوکار پتانسیلهای بالقوهای برای مقابله با بیرحمیهای گسترده و سیستماتیک دارد. بحران سوریه نیز به وضعیتی مبدل شده است که رسیدگی به وضعیت این کشور در دیوان کیفری بینالمللی الزام قانونی دارد. لازم به ذکر است که سوریه عضو دیوان نیست. حال باتوجه به عدم عضویت سوریه در دیوان سئوال اینجاست که سازوکارهای موجود در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی برای رسیدگی به بحران سوریه چیست؟ اساسنامه دیوان رسیدگی به وضعیت کشورهای غیرعضو را در سه حالت زیر در مواد 12 و 13 پیشبینی نموده است: 1. ارجاع وضعیت به وسیله شورای امنیت به دادستان دیوان، 2. وقوع جرم در قلمرو دولت عضو، 3. پذیرش صلاحیت دیوان در ارتباط با جرم خاص از سوی دولت غیرعضو، باید خاطرنشان ساخت که از بین حالات مذکور حالات اول و سوم به لحاظ تئوریک قابلیت تطبیق با وضعیت سوریه را داراست اما در حال حاضر و در عالم واقع بنا به دلایلی که ذکر خواهیم کرد بعید است که وضعیت سوریه با دو سازوکار مذکور در دیوان مورد رسیدگی قرار گیرد. برای مقابله با بیکیفری سازوکارهای دیگری در حقوق کیفری بینالملل وجود دارد که با تمسک به آنها میتوان به مقابله با بیکیفری در سوریه پرداخت که در جایگاه خود به تشریح آنها خواهیم پرداخت.دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301The US and EU Policies towards the Syrian Crisis and their Impact on Transatlantic Discordتأثیر سیاست آمریکا و اروپا در قبال بحران سوریه بر اختلافات فراآتلانتیک1013103612089FAسمانه احمدخانبیگیکارشناس ارشد مطالعات منطقهایJournal Article20150306بحران سوریه یکی از مهمترین حوادث تأثیرگذار در نظام بینالملل طی سالهای اخیر بوده است که توجه بسیاری از کشورهای جهان را به این کشور معطوف نموده است. در این بحران، بازیگران مختلفی با اهداف و انگیزههای متفاوت به ایفای نقش پرداختهاند. از میان این بازیگران، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان دو بازیگر مهم و تأثیرگذار نظام بینالملل، واکنشها و مواضع مختلفی را نسبت به این کشور و بحران بهوجود آمده در آن اتخاذ کردهاند. با توجه به رقابتی که میان این دو بازیگر در عرصه جهانی و بهویژه در منطقه خاورمیانه وجود دارد و همچنین تبدیل شدن بحران سوریه به یکی از مسائل مهم منطقه و جهان در سالهای اخیر، اهمیت بررسی مواضع ایالات متحده و اتحادیه اروپا و هر یک از کشورهای اروپایی در قبال این بحران دو چندان میشود. مقاله حاضردر پاسخ به این سوال که بحران سوریه چه تأثیری بر اختلافات فراآتلانتیکی اتحادیه اروپا و آمریکا داشته است، به بررسی تطبیقی سیاستهای آمریکا و اروپا در قبال بحران سوریه پیش از مطرح شدن بهانه حمله شیمیایی در این کشور، تحریمهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده علیه سوریه، کمک به شورشیان، توافق واشنگتن و مسکو، قطعنامه شورای امنیت در مورد سوریه و نیز مواضع آنها در قبال برگزاری نشست ژنو 2 برای حل و فصل بحران میپردازد. عدم همراهی پارلمان برخی کشورهای اروپایی، اختلافات حزبی در درون این کشورها، مشکلات اقتصادی داخلی و هجوم آوارگان سوری به برخی کشورهای اروپایی، نارضایتی مردم آمریکا و اروپا از طولانی شدن جنگ در افغانستان و عراق و تلفات و خسارات ناشی از آنها برخی دلایل داخلی و خارجی عدم همراهی این کشورها با سیاستهای جنگطلبانه آمریکا در سوریه بوده است. دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهفصلنامه سیاست خارجی2382968027420140301The Role of International Education in Public Diplomacy: The Australian Experienceنقش آموزشهای بینالمللی در دیپلماسی عمومی؛ تجربه استرالیا1037106412090FAجمشید پرویزیسرپرست گروه مطالعات اسناد ، مهاجرت و امور کنسولی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجهJournal Article20150306امروزه بسیاری از کشورهای جهان با توجه به ضرورتهای سیاسی، بینالمللی میکوشند تا از عناصر دیپلماسی عمومی در کنار دیپلماسی رسمی برای پیشبرد اهداف ملی بهره ببرند. دیپلماسی فرهنگی همواره یک عنصر اصلی دیپلماسی عمومی بوده است و آموزشهای بین المللی بخش عمده ای از فعالیت های فرهنگی بین المللی هستند که نخبگان و فرهنگ والا را مخاطب قرار میدهد. ماهیت اقتصادی و سودآور آموزشهای بینالمللی باعث شده تا کارکردهای دیپلماسی عمومی آنها مورد غفلت قرار گیرد. این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که آیا آموزشهای بین المللی می تواند یک ابزار قدرت نرم و دیپلماسی عمومی در خدمت سیاست خارجی قرار گیرد؟. در این مقاله با استفاده از رهیافت دیپلماسی عمومی به بررسی نقش فعالیت های فرهنگی و آموزشی در افزایش قدرت نرم پرداخته می شود و از تجربه کشور استرالیا به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در کاربرد آموزشهای بینالمللی و دانشگاهی به عنوان قدرت نرم استفاده می شود.