2024-03-29T16:36:01Z
http://fp.ipisjournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=2225
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
گفتمان اعتدالگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
سیدجلالالدین
دهقانی فیروزآبادی
با آغاز به کار دولت یازدهم در 13 مرداد ماه 1392 خرده گفتمان دیگری در چارچوب کلان گفتمان اسلامگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ظهور کرد. این خرده گفتمان، براساس گفتمان عام این دولت، اعتدالگرایی نامیده میشود. بر مبنای منطق تحول و چرخة گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گفتمان اعتدالگرایی را میتوان "آرمانخواهی واقعبینانه" یا "آرمانگرایی واقعبین" نامید. دال مرکزی گفتمان اعتدالگرایی تعادل و توازن است که برحسب توازن بین آرمان و واقعیت، انواع عقلانیت، مصالح اسلامی و منافع ملی، اهداف سیاست خارجی، اهداف و ابزار سیاست خارجی، عناصر قدرت ملی، اعمال قدرت و دیپلماسی، حق و تکلیف، سه اصل عزت، حکمت و مصلحت، ساختار سیاست خارجی و توسعه روابط خارجی تعریف میشود. عناصر و دقایق گفتمان اعتدالگرایی نیز عبارتند از: آرمانگرایی، واقعگرایی، عقلگرایی متوازن، تکلیفگرایی معطوف به نتیجه، تعاملگرایی سازنده، امنیتطلبی، منزلتطلبی، صلحطلبی، عدالتگرایی، تحولگرایی، کمالگرایی، توسعهگرایی متوازن و چندجانبهگرایی متوازن. با این تعاریف سئوال اساسی مقاله پیش رو این است که گفتمان اعتدالگرایی برحسب دقایق و اجزای خود چگونه میتواند به تحقق اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مساعدت نماید؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر این فرضیه را مد نظر قرار میدهد که گفتمان اعتدالگرایی به عنوان یک خرده گفتمان در کلان گفتمان اسلامگرایی ظرفیت بالاتری را برای بهرهگیری از واقعبینی در تحقق اهداف و منافع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به خدمت گیرد.
اعتدال
تعامل سازنده
توازن
عقلانیت
چندجانبهگرایی
گفتمان
واقعبینی
آرمانگرایی
2014
06
01
1
39
http://fp.ipisjournals.ir/article_13618_9a64f81153e6a8fe9b40f6a5b3527d0e.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
بازتابِ سمتگیری سیاست خارجی درگفتارها و نوشتارهای آیتاللهخامنهای 1388-1368
حسین
جعفرزاده بهابادی
محسن
خلیلی
سمتگیریِ سیاست خارجی، عبارت از ایستارها و تعهدات کلی یک دولت در برابر محیط خارجی و استراتژی اصلی آن برای تحقق هدفهای خارجی و داخلی و مقابله با تهدیدات مستمر است. مسئله نوشتار حاضر این است که مشخص کند که یک رهبر انقلابی به کدام یک از سمتگیریهای موجود در سیاست خارجی، گرایش دارد. بنابراین، پرسش اصلی مقاله، جستوجویِ چیستی بسامدِ جهتگیریهای سیاست خارجی در آثار رهبر کنونی کشور ایران است. فرضیههای اولیه، گمانههایی بود که در بابِ فراتری یا فروتریِ یکی از سه جهتگیری در مقایسه با همدیگر، مطرح میشد. نگارندگان با توجه به شاخصهای سه سمتگیریِ انزواگرایی، عدم تعهد، اتحاد/ ائتلاف، که برگرفته از الگوی نظری هالستی از سیاست خارجی است و با تأکید بر حلقه اول از الگوی تحلیل نهادی هیلزمن که در ایران، مقامرهبری میباشد، کوشش کردهاند با شمارش مضمونهای همپیوند با شاخصهای سمتگیری، در گفتارها و نوشتارهایِ آیتالله خامنهای در بازه زمانی 1388-1368، نشان دهند که میتوان به این دستامد رسید که فراوانی حاصل از این شاخصها، نمایانگر سفارش به اتخاذ دو سمتگیریِ عدم تعهد و اتّحاد/ ائتلاف در سیاست خارجیِ دینپایه است. روش بهکار بستهشده در نوشتارِ پیشرو، آمیزهای از تحلیلِ کمّی(شمارش بسامدِ شاخصهای مرتبط با جهتگیریهای سهگانه در سیاست خارجی) و تحلیلِ کیفی(تفسیر یافتهها) است. یافته تفسیریِ برآمده از نوشتار، نشاندهنده این نکته است که نوعی واقعگرایی برای دور ساختنِ یک سیاست خارجیِ انقلابی دینی، از انزواجویی، بر گفتار و نوشتارِ مقامِ عالیرتبه کشور، چیره است.
سیاست خارجی
سمتگیری
آیتاللهخامنهای
گفتارها
نوشتارها
1388-1368
2014
06
01
41
69
http://fp.ipisjournals.ir/article_13619_12bd4defa52d57ba999232f59b6a8d57.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در قبال مسلمانان انگلیس (1392-1384)
محمدعلی
بلورچی
ناصر
هادیان
در سالهای گذشته افزایش نقش افکار عمومی در محیط بینالملل از یک سو و همچنین وقوع تحولات جدید در عرصه بینالملل از سوی دیگر، منجر به آن شده تا بهرهگیری از دیپلماسی نوینی تحت عنوان دیپلماسی عمومی، به عنوان ابزار پیشبرد منافع ملی در حوزه بینالملل مورد توجه صاحبنظران، محققان و مجریان کشورها قرار گیرد. از آنجا که در تحقیقات منتشر شده در این باب، کمتر به موضوع بررسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور پرداخته شده، محققین در این مقاله درصدد هستند تا با انتخاب جامعه آماری مسلمانان انگلستان، دیپلماسی عمومی ایران را در یکی از کشورهای اروپایی مورد سنجش قرار دهند. بر همین مبنا با استفاده از گزارش طیفی از سازمانها و نهادهای فعال در حوزه دیپلماسی عمومی و نمایندگیهای ایران در کشور انگلستان و همچنین مصاحبهها و گفتگوهای انجام گرفته با 91 نفر از مجریان، صاحبنظران و کارشناسان دیپلماسی عمومی ایران، به بررسی این سئوال میبپردازیم که دیپلماسی عمومی ایران در قبال مسلمانان انگلستان چگونه عمل کرده است؟ در همین راستا، با بهرهگیری از مفاهیم اصلی دیپلماسی عمومی از یک سو و بررسی فعالیتهای کشور، مسئولین و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در انگلستان از سوی دیگر، به تأیید و یا ردّ فرضیه موفقیت آمیز بودن دیپلماسی عمومی ایران در انگلستان خواهیم پرداخت. در پایان نیز راهکارهایی را به منظور توفیق بیشتر این نوع از دیپلماسی در برقراری ارتباط با مسلمانان این کشور اروپایی بر میشمریم.
دیپلماسی عمومی
مسلمانان انگلیس
سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن
رایزنی فرهنگی ایران در انگلستان
مرکز اسلامی لندن
مجمع جهانی اسلامی
2014
06
01
71
98
http://fp.ipisjournals.ir/article_13620_c247156739523f6d60bc54280088ba3f.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
بررسی دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران: دوران ریاست جمهوری آقایان خاتمی و احمدینژاد
هادی
آجیلی
سید
عسکری واجدی روشن
در دوران کنونی روزبهروز بر اهمیت دیپلماسی انرژی و به تبع آن بر اهمیت نفت به عنوان اصلیترین عامل سیاسی در چرخه انرژی افزوده میشود. با بررسی دقیق در نوسانات صورت گرفته در تولید و صادرات و همچنین شرکتهای سرمایهگذار در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدینژاد میتوان به خوبی به اهمیت و ضرورت تدوین دیپلماسی انرژی برای جمهوری اسلامی ایران پی برد. در این راستا این مقاله درصدد است تا دیپلماسی انرژی را با تمرکز بر نفت در این دو دوره بررسی کند. این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران در این دو دوره مشخص دارای چه ویژگیهایی بوده است و آیا میتوان سخن از دیپلماسی مشخص و مدون به میان آورد؟ با توجه به ویژگیهای دیپلماسی انرژی در دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد، باید گفت که جمهوری اسلامی ایران دارای دیپلماسی انرژی مدون و مشخصی در این دو دوره نبوده است. از جمله تشابهات، مدون نبودن و نبودِ برنامه مشخص در حوزه انرژی بهطور عام و نفت بهطور خاص و از تمایزات، نوع نگاه آنها به دیپلماسی و اتخاذ سیاستهای متفاوت است.
دیپلماسی انرژی
ایران
دوران ریاست جمهوری خاتمی
دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد
2014
06
01
99
125
http://fp.ipisjournals.ir/article_13621_45ad26b47b98be44eb9b4daccd4c8979.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
سیاستهای جدید ترکیه در خاورمیانه
ناصر
پورابراهیم
در پرتو تحولات اخیر در خاورمیانه بهویژه تحولات جهان عرب که در اوایل سال 2011 رخ داد و پیروزی دوباره حزب عدالت و توسعه در ژوئن2014 و انتخاب رجب طیب اردوغان به عنوان نخستین رئیس جمهور منتخب، مقاله حاضر به بررسی مؤلفههای جدید سیاست خاورمیانهای ترکیه خواهد پرداخت و سعی در پاسخ به چرایی جهتگیریهای اخیر سیاست خارجی ترکیه میکند که براساس دو گفتمان تمدنی و رویکرد ژئوپلتیک شکل گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی پویشهای اصلی و ایدئولوژیک و پسزمینههای سیاست خارجی ترکیه خواهد پرداخت که با اعمال سیاستهای جدید سعی در ایفای نقشی جدید در خاورمیانه دارد. فرضیه مقاله امکانپذیری تحلیل سیاست خارجی ترکیه در چارچوب برداشت از نقش ملی در خاورمیانه میباشد. به عبارت دیگر برداشت از نقش ملی توسط نخبگان سیاست خارجی ترکیه عامل تعیینکنندهای در جهتگیریهای سیاست خارجی خاورمیانهای ترکیه است. مقاله حاضر در پی پاسخ به سئوالهای ذیل است. ترکیه به دنبال ایفای کدام نقشها در خاورمیانه است؟ سیاستهای جدید ترکیه در خاورمیانه براساس برداشت از نقش ملی کدامند؟ آیا این سیاستها برای ترکیه محدودیت به بار خواهد آورد و یا قدرت مانور آن را افزایش خواهد داد؟ نتیجه این سیاستها بهخصوص در مقابل تحولات اخیر در خاورمیانه چگونه خواهد بود؟
ترکیه
خاورمیانه
حزب عدالت و توسعه
برداشت از نقش ملی
2014
06
01
127
148
http://fp.ipisjournals.ir/article_13622_0f542ce07ae64c3d9fdee14c207db9d3.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
معادلات قدرت در محیط امنیتی قفقاز جنوبی
ناصر
حضینیا
در دهه پایانی قرن بیستم خلأ قدرت ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در کنار اختلافات سرزمینی برخی اقوام با صورتبندی متکثر قومیـمذهبی و فقدان توسعه سیاسی موجب شد منطقه قفقاز جنوبی با ساختاری آنارشیک شکل گیرد. منطقهای با سه جمهوری مستقل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، که با تداوم ناپایداری امنیتی همراه با عدم شکلگیری یک رژیم امنیتی مشترک نفوذ بازیگران منطقهای و بینالمللی را در روند تحولات منطقه در پی داشته است. در این میان، منافع و اهداف متعارض بازیگران منطقهای همچون روسیه، ایران، ترکیه و نیز بازیگران فرامنطقهای از جمله ایالات متحده، ناتو و رژیم صهیونیستی محیط امنیتی قفقاز جنوبی را با چالشهای جدیدی از رقابت ژئوپلیتیک مواجه کرده است. این در حالی است که قفقاز بهرغم چالشهای سیاسیـامنیتی، به لحاظ منابع انرژی و ترانزیت آن و اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از جایگاه بالایی در معادلات سیاست بینالملل برخوردار میباشد. مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و رویکرد توصیفیـتحلیلی و با هدف بررسی آثار رقابت بازیگران منطقهای و بینالمللی در قفقاز جنوبی به این پرسش میپردازد که رویکردهای راهبردی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای چه تاثیری بر مسائل امنیتی حوزه قفقاز جنوبی بر جای گذاشته است؟ به نظر میرسد طی دو دهه اخیر در محیط امنیتی قفقاز جنوبی رقابت منفی بین بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تشدید یافته و این امر باعث تداوم بیثباتی در این حوزه راهبردی شده است.
قفقاز جنوبی
قدرتهای منطقهای
قدرتهای فرامنطقهای
امنیت انرژی
محیط امنیتی
تهدیدات امنیتی
راهبردهای امنیتی
2014
06
01
149
172
http://fp.ipisjournals.ir/article_13623_be56ad51d4ba1c622a6d29fb5d9ce74f.pdf
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
23829680
1393
28
1
منابع غیرمتعارف انرژی و جایگاه خلیج فارس در سیاست امنیت انرژی ایالات متحده
صادق
زیباکلام
جواد
عربعامری
طی یک دهه اخیر و همزمان با افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی، روند جدیدی در سیاست انرژی آمریکا به منظور کاهش وابستگی این کشور به منابع نفت و گاز خلیج فارس و حرکت به سمت خودکفایی انرژی از طریق افزایش بهرهبرداری از منابع غیرمتعارف موسوم به شیل، در حال شکلگیری است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله حاضر اینست که بهرهبرداری از منابع غیر متعارف انرژی (شیل) تا چه میزان در تحقق خودکفایی انرژی آمریکا مؤثر بوده و این مسئله چه تأثیراتی بر جایگاه خلیج فارس در راهبرد امنیت انرژی آمریکا خواهد داشت؟ فرضیه این مقاله این است که افزایش بهرهبرداری از منابع غیرمتعارف انرژی در کاهش وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس مؤثر بوده و میتواند در آینده، این کشور را به رقیبی برای تولیدکنندگان سنتی انرژی تبدیل نماید. از اینرو میتوان کاهش دخالت سنتی آمریکا در خاورمیانه همزمان با افزایش توجه آمریکا به منطقه آسیاـپاسفیک در پی ظهور چین به عنوان قدرت اقتصادیـنظامی عمده در این منطقه را به عنوان نشانههایی از دگرگونی جایگاه خلیج فارس از مهمترین تولیدکننده انرژی فسیلی جهان به یکی از مناطق تولیدکننده انرژی، در راهبرد امنیت انرژی آمریکا در نظر گرفت. در راستای تبیین این فرضیه، کوشش خواهد شد با استفاده از چارچوب مفهومی واقعگرایی نئوکلاسیک، سیاست امنیت انرژی آمریکا به عنوان بخشی از راهبرد کلان سیاست خارجی این کشور مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.
نفت و گاز شیل
امنیت انرژی
رئالیسم نئوکلاسیک
خلیج فارس
ایالات متحده
2014
06
01
173
198
http://fp.ipisjournals.ir/article_13624_b45eb31b318f05ba578148e45ada08fc.pdf