دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
33
4
2019
12
22
مفهوم پردازی «دولت کوچک» در روابط بین الملل: مورد قطر
5
40
FA
سجاد
حیدری فرد
دانشگاه خوارزمی
s.heidaryfard@gmail.com
در تبیین جایگاه دولت های مختلف در نظام منطقه ای و بین المللی و سطح قدرت آنها که بر تعریف دولت ها از اهداف و نقش آفرینی خارجی خود تأثیرگذار است، در چارچوبهای نظری مختلف بر متغیرهای متفاوتی تأکید می شود. در طبقه بندی کشورها به عنوان دولت کوچک و ارائه تعریفی مشخص از این نوع دولت و ویژگی های آن در نظام بین الملل اجماع نظر چندانی وجود ندارد. به گونه ای که برخی بهترین شیوه را عدم تعریف دولت کوچک می دانند و معتقدند که دولتهای کوچک به اندازه کافی شناخته شد هاند و نیازی به ارائه تعریف خاص نیست. به عبارت دیگر، سوای ابهامی که موضوع تعریف دولتهای کوچک را فرا گرفته است، هیچ کس نمی تواند وجود آنها در نظام بین الملل را زیر سئوال ببرد. دولتهای کوچک، اکثریت قابل توجهی از دولتهای نظام بین الملل را تشکیل می دهند. با این حال، تلاش های مختلفی برای ارائه تعریف و تبیین ویژگیهای دولتهای کوچک در ادبیات روابط بین الملل انجام شده است که در این مقاله آنها را در قالب شش رویکرد بررسی می کنیم. پس از مرور این شش رویکرد کلی، مفهوم دولت کوچک مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت و در نهایت، مورد قطر به مثابه دولتی کوچک را با توجه به رویکردهای مذکور مورد بررسی قرار می دهیم.
دولت کوچک,رویکرد کمّی,رویکرد رفتاری,رویکرد ادراکی,رویکرد رابطه ای
http://fp.ipisjournals.ir/article_43424.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_43424_2f799a9745776cadce253cb20fa5112a.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
33
4
2019
12
22
ظرفیتسازی نهادی و طراحی راهبرد دیجیتالی: راهکار افزایش کارامدی دیپلماسی در قبال رسانههای ارتباطی - اجتماعی
41
64
FA
موسیالرضا
وحیدی
دانشکده روابط بینالملل
m_vahidi710@yahoo.com
فرایند تحول دیجیتالی و گسترش نقش رسانههای ارتباطی- اجتماعی، باعث تحول عمیق در محیط اجراء و هدایت دیپلماسی و نحوه ارتباط و تعامل آن با مخاطبین شده است. در واقع، رسانههای ارتباطی- اجتماعی به یکی از ابزارهای اصلی دیپلماسی در هدایت الگوریتمی اطلاعات، تولید محتوی مخاطب محور و رقابت با روایتهاو داستانهای رقیب به منظور شکل دهی و جلب حمایت افکار عمومی تبدیل شده اند. در پاسخ به این سئوال که مهمترین پیامدهای رسانههای ارتباطی- اجتماعی بر دیپلماسی چیست؟ و موثرترین روش جهت افزایش کارامدی آن در استفاده از این رسانههاکدام است؟ ادعای نویسنده این است که موفقیت دیپلماسی، منوط به درک درست فضای آن لاین، ظرفیت سازی نهادی و طراحی راهبرد دیپلماسی دیجیتالی است. حرکت از مدل انفعالی و یکسویه انتشار اطلاعات به سمت مدل تولید دانش و مشارکت در ساخت معانی و تعامل فعال با مخاطبین، زمینه تبدیل برون دادهای دیپلماسی دیجیتالی به بروندادهای محسوس در سیاست خارجی را تسهیل میکند.
تحول دیجیتالی,رسانههای ارتباطی- اجتماعی,راهبرد دیپلماسی دیجیتالی,ظرفیتسازی نهادی,آموزش مهارتهای جدید,کاربرد الگوریتم در دیپلماسی,دیپلماسی توئیتری
http://fp.ipisjournals.ir/article_43425.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_43425_b3dbfa748b8a87661a142717a2908b0f.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
33
4
2019
12
22
گفتمان سیاست خارجی هندوهای افراطی
79
124
FA
محمد حسن
شیخ الاسلامی
دانشکده روابط بین الملل
mhsheikh@gmail.com
امید
بابلیان
کارشناسی ارشد مطالعات شبه قاره هند
omidbabelian7@gmail.com
در این مقاله به واکاوی گفتمان هندوهای افراطی پس از گاندی پرداختهشده است. گفتمان گاندی در زمان حیات وی میرفت که بهعنوان مهمترین نیروی محرک سیاسی در هند تبدیل گردد اما پس از ترور گاندی توسط یک هندوی افراطی، در بستر تحولات تاریخی و در اثر قرارگیری در معرض گفتمانهای رقیب و مناظرات ایجادشده در شکلدهی به سیاست خارجی هند، کاربست گفتمان گاندی نیز دچار فراز و نشیبهایی شده است؛ بهطوریکه هماکنون بیشازپیش جای خالی گفتمان گاندی در سیاست خارجی هند احساس میگردد. در این پژوهش، تحولات تاریخی مؤثر در شکلدهی سیاست خارجی هند، مناظرههای اصلی و گفتمانهای مبتنی بر هندوئیسم و دین در هند که گفتمان گاندی را بعنوان دگر خود تعریف کردهاند بررسیشده است. «پس از مرگ گاندی، چه گفتمانهایی و با چه تناسبی در عرصه سیاسی هند وارد شدند؟» سؤال اصلی مقاله حاضر را تشکیل میدهد. فرضیه مقاله نیز بدین صورت است که «هند بر اساس میراث گاندی به تدوین سیاستهای آرمانگرایانه پرداخت؛ اما این آرمانگرایی در معرض گفتمانهای ناسیونالیسم افراطی، به سمت واقعگرایی تغییر جهت داد. گفتمان گاندی از سیاست عملی کنار میرود و احزاب سیاسی مبتنی بر هندوئیسم یا دین چون حزب بهارتیا جاناتا بهعنوان اصلیترین دگر گفتمان گاندی، در سیاست خارجی هند حکمفرما میشوند».
گفتمان,گاندی,هندوئیسم,احزاب افراطی,ناسیونالیسم هندو
http://fp.ipisjournals.ir/article_43427.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_43427_2998ac06b046fb9a6ea4f455453ede6d.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
33
4
2019
12
22
ضرورت درک جایگاه استراتژیک ایران در پرتو ارزشهای تمدنی
125
142
FA
محمدتقی
حسینی
سفیر جمهوری اسلامی ایران در مکزیک
mthosseini43@gmail.com
این مقاله متعاقب افزایش تنش بین ایران و آمریکا درمنطقه خاورمیانه و خلیج فارس متعاقب شهادت سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و حمله انتقامی ایران به پایگاههای آمریکا و تهدید دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر حمله به مراکز فرهنگی ایران نوشته شده است. مقاله نگاهی اجمالی به جایگاه استراتژیک ایران با تاکید بر ارزشهای فرهنگی و تمدنی این کشور دارد. سوال اصلی مقاله این است که چرا رئیس جمهور آمریکا تهدید کرد که مراکز فرهنگی ایران را مورد حمله قرار خواهد داد؟ و چرا آمریکا علیرغم قدرت گسترده نظامی خود همواره از مصادره دستاوردهایش توسط ایران در منطقه خاورمیانه شکایت میکند؟ فرض مقاله این است که جایگاه فرهنگی و تمدنی ایران از داراییهای استراتژیک این کشور محسوب میشود و قدرت نرم ایران را در منطقه تقویت کرده است. بنابراین هم تهدید دونالد ترامپ به مورد هدف قرار دادن مراکز فرهنگی ایران و هم شاکی بودن آمریکا مبنی مصادره نتیجه لشگرکشی هایش در منطقه توسط ایران، در پرتو این دارایی استراتژیک ایران معنی پیدا میکند. دارایی فرهنگی و تمدنی ایران به عنوان یک ذخیره استراتژیک بسیار مهم در طی قرنهای متمادی از زمان امپراطوری پارس تا کنون شکل گرفته، انباشته شده و قدرت نرم بسیار کارآمدی را در اختیار این کشور قرار داده است، که جایگاه ایران را در منطقه مستحکم کرده است. این قدرت نرم در مصاف با قدرت سخت ایالات متحده آمریکا کارآمدی و تاثیر خود را در مواقع مختلف نشان داده است. همچنین در ادامه مقاله، موارد دیگر تقویت کننده جایگاه استراتژیک ایران همچون وضعیت توپوگرافی کشور و نیز جایگاه ژئوپلتیک و ژئواکونومیک آن مورد توجه قرار گرفته است
ایران,امریکا,استراتژیک,تمدن,کودتا,بحران,جنگ
http://fp.ipisjournals.ir/article_43428.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_43428_f18d5099bd93bd8fbd2e306a5df011fc.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
33
4
2019
12
22
برزیل در مسیر هژمونی منطقهای در آمریکای لاتین
143
161
FA
علیرضا
سلطانی
استادیار گروه روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی
soltani12@gmail.com
مسعود
همدانی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه
masoudhamedani90@gmail.com
رشد اقتصادی برزیل طی دو دهه گذشته باعث شده است تا نخبگان سیاست خارجی این کشور به دنبال نقش برجسته تری برای برزیل در جامعه بینالمللی باشند. برزیل به عنوان ششمین کشور پرجمعیت، نهمین اقتصاد جهان در سال 2018 و وسیع ترین کشور آمریکای لاتین با در اختیار داشتن حدود 40 % کل وسعت منطقه آمریکای جنوبی جایگاه بسیار مهم در این منطقه دارد. در حقیقت، برزیل به جز اکوادور و شیلی با تمامی دیگر کشورهای آمریکای جنوبی مرز مشترک دارد. اهمیت موضوع پژوهش حاضر آن است که به بررسی ظرفیتهای هژمونیک برزیل به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند آمریکای لاتین میپردازد. در این راستا، سوال اصلی مقاله حاضر این است که برزیل از چه ظرفیت هایی برای هژمون شدن برخوردار است؟ در پاسخ به آن، فرضیه پژوهش اینگونه مطرح میشود که به نظر میرسد برزیل با وجود بهرهمندی از زمینههای جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی تبدیل شدن به قدرت هژمون منطقهای در آمریکای لاتین، با چالشهای سیاسی و امنیتی بهویژه تحرکات هژمونی آمریکا و دوقطبی سیاسی در آمریکای لاتین مواجه است. در این پژوهش از چارچوب نظری هژمونی و روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
برزیل,آمریکای لاتین,ظرفیتهای هژمونیک,قدرت منطقهای
http://fp.ipisjournals.ir/article_43429.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_43429_e1efb198ce0629af33c61047a57e5adb.pdf