دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
11
22
بررسی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در رابطه با بحران سوریه (2011 تا 2017)
5
38
FA
سید محمد کاظم
سجاد پور
استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه
sajjadpour@sir.ir
سعید
باغبان کندری
دانش آموخته کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمان های بین المللی
pdf@dr.com
در سال ۲۰۱۱ شورای امنیت وضعیت بحرانی سوریه را در دستور کار خود قرار داد. پس از گذشت هفت سال از شروع این بحران که خود ناشی از چالش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی داخلی سوریه است، همچنان این پرونده در دستور کار شورای امنیت می باشد. در این مدت اعضای شورای امنیت پیشنویس قطعنامههایی را برای پایان دادن به این وضعیت بحرانی تهیه نمودند، اما به دلیل وجود اختلاف میان منافع اعضای شورا و متعاقباً فقدان اتفاقنظر در برخی موضوعات، پیشنویس قطعنامههای پیشنهادی به تصویب نرسید. تا پایان سال ۲۰۱7 شورا نتوانسته است راهحلی قطعی برای خروج از بحران بیابد، اما با تصویب بیست و دو قطعنامه در این بازه زمانی دستاوردهایی در حوزه های عملیات صلح بانی، دسترسیهای بشردوستانه، تسلیحات شیمیایی، تروریسم، فرایند انتقال سیاسی، تضمین حاکمیت ملی سوریه و مسئله پاسخگویی داشته است. لذا با توجه به اهمیت بسیار بالای وضعیت سوریه و رویکرد نهاد شورای امنیت در رابطه با آن، در این مقاله به تحلیل قطعنامه های صادره از جانب این نهاد می پردازدیم.
شورای امنیت سازمان ملل متحد,قطعنامه,بحران سوریه,دسترسی های بشردوستانه,تسلیحات شیمیایی,انتقال سیاسی,حاکمیت ملی,تروریسم,عملیات صلح بانی
http://fp.ipisjournals.ir/article_33477.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33477_7ef9bb42f55b3f6976f5d6b47f13c356.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
08
23
تداوم دوران گذار در نظام بینالملل
39
70
FA
سید محمد
طباطبایی
دانشیارگروه روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبائی
tabasm234@yahoo.fr
زهرا
بهرامی
دانشجوی دکتری روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبائی
mohajer561@yahoo.com
نظام بینالملل به عنوان قالب نظری و عملی کنشگران در طول تاریخ همیشه دچار تحول و دگرگونی بوده و اشکال مختلفی را به خود دیده است. نظام بینالملل متشکل از دو بعد اساسی ساختار و هنجار میباشد که این دو امر به عنوان سنگ بنای سیستم جهانی اگر دچار تحول شوند، نظام بینالملل نیز دگرگون خواهد شد. تغییر سیستم از وضعیت چندقطبی به دوقطبی به دلیل تغییر در دو اصل اساسی فوق نمونهای از این امر در عرصه تاریخی است. پس از پایان نظام دوقطبی سیستم بینالملل با اتکاء بر ساختار و هنجاری متمایز از گذشته در مرحله گذاری طولانی قرار گرفت. حال این سؤال مطرح میشود که چرا نظام بینالملل دوقطبی پس از فروپاشی شوروی درطی نمودن مرحله گذار یا انتقال در جهت نیل به سیستم نهادینه شده جدید دچار فرآیندی طولانی شده است؟ در پاسخ، این فرض آزمون میشود که با فروپاشی نظام دوقطبی در 1991، آنچه دچار تحول اساسی شد تنها بعد هنجاری سیستم دوقطبی بود و بعد ساختاری آن با وجود آسیبدیدگی به دلیل اتکال مسکو بر توان قدرت بازدارندگی اتمی و در نتیجه بقای توازن هستهای میان دو بازیگر سیستمساز روسیه و آمریکا همچنان برقرار است.
نظام بینالملل,ساختار,هنجار,توازن قدرت,بازدارندگی هستهای
http://fp.ipisjournals.ir/article_33478.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33478_fca9e1de5810dc7939e0585d792e1abf.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
08
23
ژئواکونومی نوین انرژی و پیامدهای آن برای امنیت انرژی جهان
71
102
FA
مسعود
اسلامی
استادیار دانشکده روابط بین الملل
masoudislami@gmail.com
محسن
غریبی
دانش آموخته دانشکده روابط بین الملل
mohsengharibi72@gmail.com
انرژی یکی از مهمترین پیشرانهای توسعه اقتصادی است. در عرصه مناسبات و رقابتهای جهانی، برخورداری از منابع انرژی هم ابزار قدرت محسوب میشود و هم در مواردی به هدف تبدیل میشود. منابع انرژی را میتوان یکی از عوامل مهم ایجاد امنیت و پایدار شدن اقتصادهای جهان دانست. در عین حال انرژی خود نیز تابع و مشمول روندهایی است که می تواند امنیت آن را تقویت و یا تضعیف کند. امروزه مفهوم امنیت انرژی همگام با روندهای نوین ژئواکونومی انرژی، ابعاد جدیدی یافته است. روندهای تعیین کننده ای مانند شتاب بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر در کنار افزایش کارآمدی و کاهش شدت مصرف، نیل به کاهش تغییرات نامطلوب آب و هوایی، افزایش تولید نفت و گاز شِیل (منابع غیرمتعارف) و حرکت تدریجی بین المللی شدن بازار گاز طبیعی، فرصت هایی را برای تامین امنیت انرژی در سمت تقاضا ایجاد کرده است. البته این تحولات در حالی رخ داده که انرژیهای فسیلی و اشکال متعارف تولید آن، همچنان اصلیترین منابع انرژی جهان است و تغییر جهت بازار مصرف آن به سمت کشورهای در حال توسعه آسیایی، محل عرضه از شرق و مرکز آسیا را به مقصد تقاضای آن یعنی شرق و جنوب آسیا پیوند داده است. پیوندی که امنیت انرژی کشورهای عمده تولیدکننده را تقویت کرده است.
ژئواکونومی,انرژی,امنیت انرژی,انرژی های فسیلی,انرژی های تجدیدپذیر
http://fp.ipisjournals.ir/article_33479.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33479_21391f7be3be0c3b689b01f9e86924bf.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
08
23
سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا مطالعه تطبیقی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی
103
130
FA
مجید
عباسی
دانشیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
dr.majidabbasi@gmail.com
احمد
عزیزی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل
ahmadazizi2882@yahoo.com
اتحادیه اروپا در برگیرنده کشورهایی است که دارای اصول،ارزش ها،هنجارها و فرهنگ مشترک هستند.به گونه ای که در سیاست مشترک خارجی و امنیتی این اتحادیه اصولی مانند: دموکراسی،حقوق بشر،مردم سالاری،حاکمیت قانون مطرح می باشد و یکی از شرایط اصلی عضویت در اتحادیه اروپا تاکید بر موارد نامبرده است.اهمیت این اصول تا اندازه ای است که اتحادیه اروپا در برقراری رابطه با کشورهای دیگردر زمینه های مختلف بر این اصول تاکید کرده است.برای مثال، در موافقتنامه های منعقد شده بین اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر بندی به نام حقوق بشر مطرح می گردد. این امر به این معناست که اتحادیه اروپا برقراری رابطه با کشورهای دیگر را مشروط به رعایت حقوق بشر توسط آن کشورها کرده است. برغم تاکید این اتحادیه بر رعایت حقوق بشر و معرفی حقوق بشر به عنوان مبنای ایدئولوژیک این اتحادیه و تاکید بر عوامل حقوق بشری چون دموکراسی، حقوق بشر، حاکمیت قانون و مردم سالاری، رفتار این اتحادیه در عمل مغایر بوده به گونه ای که دارای رفتار متعارض و دوگانه در رابطه با نقض موارد حقوق بشر در قبال کشورهای مورد بررسی(جمهوری اسلامی ایران،عربستان سعودی) بوده است.سوالی که در این مقاله مطرح شده این است که سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چگونه است؟پاسخی که به عنوان فرضیه مطرح می گردد این است که سیاست حقوق بشری اتحادیه اروپا به دلیل روابط سیاسی،تجاری- اقتصادی متفاوت با کشورهای نامبرده به صورت متعارض و دوگانه است.این مقاله در تلاش است به شیوه ای تطبیقی نقض استانداردهای حقوق بشری مورد نظر و تعریف شده، از سوی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را تحلیل و تاثیر رفتار آن بر سیاست خارجی این اتحادیه در قبال آنها را بررسی نماید.
حقوق بشر,اتحادیه اروپا,عربستان سعودی,جمهوری اسلامی ایران,فرهنگ
http://fp.ipisjournals.ir/article_33480.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33480_a73438b1d781c075c362a41caadcaa33.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
08
23
روابط اتحادیه اروپا با چین در دوران ترامپ
131
152
FA
رویا
خضری
کارشناس سیاسی حوزه آسیا- اقیانوسیه در وزارت امور خارجه
dr.rkhezri@gmail.com
چین برغم تفاوت در بسیاری از زمینه ها از جمله نقش پررنگ دولت در اقتصاد و موضوع حقوق بشر، یک شریک مهم استراتژیک برای اتحادیه اروپا به حساب می آید. چین امروز، می تواند نقش مهمی در حفظ نظم و ثبات بین المللی و حاکمیت جهانی داشته باشد این نقش نیازمند افزایش مسئولیت پذیری چین و همراهی با نظم بین المللی است. مسائلی که در قرن 21 زمینه ساز نزدیکی چین و اتحادیه اروپا به عنوان بازیگران مهم بین المللی شده، رو به افزایش است و همکاری و مشارکت این دو را تبدیل به یک ضرورت نموده است. ضرورتی که طرفین آنرا در بیستمین اجلاس سران در جولای 2018 به وضوح مورد تاکید قرار دادند. افزایش ناامنی و تنش ها در سطح بین المللی، حمایت گرایی، تغییرات زیست محیطی، تروریسم و بسیاری موضوعات دیگر منجر به تعهد مشترک طرفین به حفظ سیستم چندجانبه گرایی مبتنی بر قوانین بین المللی در مقابل سیاست حمایت گرایی به ویژه از سوی آمریکا شده است. با توجه به موارد فوق، این مقاله درصدد است تا با نگاهی به روابط اتحادیه اروپا و چین بعد از روی کار آمدن ترامپ، به این پرسش بپردازد که چین و اتحادیه اروپا با وجود تفاوتها در زمینه های سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری آیا مشارکت استراتژیک بین خود را در قرن 21 به عنوان یک ضرورت می بینند یا تنها به دلیل مقابله با سیاستهای ترامپ بهم نزدیک شده اند؟ و آیا این نزدیکی در آینده برای اتحادیه اروپا فرصت خواهد بود یا تهدید یا هر دو؟ بدین منظور در این مقاله با بررسی زمینه های مشارکت چین و اتحادیه اروپا بر اساس سند2020، موضع اروپا نسبت به طرح کلان کمربند- راه چین را مورد بررسی قرار داده، سپس با نگاهی به آمار تبادلات نظامی دو حوزه اروپا و آسیا- اقیانوسیه و هزینه های طرفین در بخش نظامی به این نتیجه دست یافته که اتحادیه اروپا باید کم کم چین را به عنوان یک شریک استراتژیک در مسائل بین المللی ببیند و نگاهش به چین هم فرصت باشد و هم تهدید و نه تنها تهدید صرف.
چین,اتحادیه اروپا,آمریکا,حمایت گرایی,طرح کمربند-راه,هزینه های نظامی
http://fp.ipisjournals.ir/article_33481.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33481_afef8c5d080e63fa5b6d7b1ddd42f819.pdf
دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه
فصلنامه سیاست خارجی
23829680
32
2
2018
08
23
جنگ داخلی سوریه و افزایش تقابل روسیه و آمریکا در خاورمیانه
153
186
FA
افشین
زرگر
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
zargar.a2003@gmail.com
فاطمه السادات
معلومی
دانشجوی دکتری گروه علوم سیاسی- روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی
mehrak_maloomi@yahoo.com
جنگ داخلی سوریه که در 7 سال گذشته مهمترین بحران خاورمیانه لقب گرفته، این منطقه را به صحنه رقابت و تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل کرده است. گستردگی جغرافیای منازعه، حجم بالای خسارت وارده، وقوع خشونتهای بسیار شدید و نیز حضور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بیشماری از بازیگران نظام بینالملل در صحنۀ نبردهای عملیاتی موجب شده است تا از این بحران بهعنوان یکی از نمونههای منحصر بهفرد در یک دهه اخیر یاد شود. ماهیت پدیدههای بینالمللی نشان داده است که قدرتهای بزرگ در یک ساختار چندجانبه، به موازات همکاری و رقابت، درصدد تبیت موازنه قدرت در محیط بینالمللی هستند. با وقوع بحران در سوریه نشانههایی از این نوع روابط میان روسیه و ایالات متحده از سال 2011 مشاهده شده است. روسیه طی سالهای اخیر بازیگر اصلی در سوریه بوده و در میان بازیگران خارجی در سوریه قویترین طرف بوده است، اما در طرف مقابل ایالات متحده هم با داشتن ابزارهای متعدد و به بهانه مقابله با خطر داعش و جلوگیری از نفوذ ایران در سوریه در این کشور بحران زده به ایفای نقشی پرداخته است که همسو با منافع روسیه نبوده است. به این ترتیب تقابلی آشکار و پنهان بین روسیه و آمریکا در سوریه پدید آمده است.
بحران سوریه,امنیت منطقهای,سیاست خارجی روسیه و آمریکا,رقابت منطقهای,توازن قدرت
http://fp.ipisjournals.ir/article_33482.html
http://fp.ipisjournals.ir/article_33482_9451098ff32606c5841a10cb6b5d02c1.pdf