در یک چشمانداز تاریخی، فرانسه ازجمله قدرتهای مهم اروپایی است که در شکلدهی به تحولات و معادلات این حوزه از نقش و جایگاه در خور اعتنایی برخوردار بوده است. فرانسویان در استمرار این فرایند از آغاز جنگ سرد، اروپاگرایی را به یکی از محورهای شاخص سیاست خارجی خود تبدیل نمودند. با این همه، افول نسبی جایگاه اروپایی فرانسه در دوره پساجنگ سرد زمینه را برای بازاندیشی برخی از آموزههای حاکم بر رهیافت اروپایی این کشور فراهم آورد. سیاست اروپایی سارکوزی نماد این بازاندیشی محسوب میشود. مقاله حاضر سیاست مزبور را در پرتو عملکرد پاریس طی ریاست دورهای اخیر بر اتحادیه اروپایی تبیین و ارزیابی خواهد نمود.