این مقاله درصدد کاربست نظریه واقعگرایی نوکلاسیک برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. هدف، بررسی و نشان دادن امکان به کارگیری واقعگرایی نوکلاسیک بهعنوان چارچوب مفهومی برای تبیین سیاست خارجی ایران میباشد. از اینرو، سئوال اصلی آن است که آیا امکان کاربست نظریه واقعگرایی نو کلاسیک به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟ به سخن دیگر، آیا نظریه واقعگرایی نوکلاسیک از قدرت تبیین انگیزهها، اهداف، تصمیمها و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ پاسخ آن است که در مقایسه با واقعگرایی کلاسیک و نوواقعگرایی، واقعگرایی نوکلاسیک را میتوان به عنوان چارچوب نظری مناسبتر برای تحلیل سیاست خارجی ایران به کار بست؛ چون بهطور نسبی از قدرت تبیین انگیزهها، اهداف، فرآیند تصمیمگیری و رفتارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. این نظریه با تلفیق دو سطح داخلی و سیستمیک امکان بیشتری برای تبیین تأثیرگذاری متغیرهای مختلف بر سیاست خارجی ایران فراهم مینماید که در این مقاله به تفصیل بیان میگردد. با وجود این، باید توجه داشت که این نظریه نیز مانند سایر نظریههای موجود قابلیت و توان کافی برای تحلیل کلیه ابعاد و کلیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ندارد.