گروه داعش بهعنوان نمایشی نو از بنیادگرایی اسلامی افراطی، جنایتهای بیشماری را در عراق، سوریه و دیگر کشورها به بهانه احیای خلافت اسلامی مرتکب شده است و بهعنوان یک بازیگر مؤثر در روابط بینالملل، نقش فزایندهای را در معادلات بینالمللی کنونی ایفا میکند. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای سیاسی و اجتماعی ظهور گروههای تروریستی نظیر داعش در خاورمیانه بوده و فرضیهای که در پی بررسی آن هستیم، این است که دو عامل خلأ قدرت مرکزی و چالشهای امنیتی و قدرتهای خارجی، مهمترین عوامل بسترساز ظهور داعش در خاورمیانه تلقی میشوند. نوع پژوهش حاضر، توصیفیـتحلیلی است و با توجه به ماهیت و نوع موضوع موردمطالعه، برای گردآوری اطلاعات از روشهای گوناگون و بهطور عمده از مقالههای علمی، کتابها و بهویژه تحلیلهای علمی رسانهها استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که پیدایش داعش، ریشه در رقابتهای سیاسی و عملکرد اقتداری جهانی در این منطقه دارد. کشورهایی مثل عربستان، قطر، اردن، آمریکا و برخی از دولتهای اروپایی، در این مسئله دخیل هستند. گروهک داعش، محصول منازعات فکری و اندیشههای گروههای تکفیری منطقه و بازی قدرت منطقهای است که با هدایت بازیگران سیاسی تأثیرگذار، درحال شکلگیری و بحرانسازی در عراق و منطقه است. در تحلیل عوامل زمینهساز ظهور داعش، نمیتوان از نقش مؤلفهها و عوامل بیرونی گذشت. در این میان، آمریکا و بازیگران منطقهای، هریک بهنحوی مؤثر و مستقیم به ظهور و تداوم اقدامات داعش کمک کردهاند.