تجربه تلخی که از کاربرد تسلیحات هستهای در اثنای جنگ جهانی دوم در ذهن بشریت نقش بسته است، لزوم درپیش گرفتن تدابیری برای جلوگیری از تکرار آن، پیشگیری از تروریسم هستهای و ارتقای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را به یکی از اولویتهای مهم وعمده نهادهای بینالمللی و بهویژه کشورهای قدرتمند تبدیل کرده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفیـتحلیلی به بررسی رژیم چندجانبهگرایی هستهای که بهمعنای عدم تکثیر و تبدیل مراکزفرآوری هستهای در طول زنجیره تولید، اعم از استخراج اورانیوم تا غنیسازی و غیره با مدیریت بینالمللی و کنسرسیوم با نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای در سطح جهان است، پرداخته میشود و موضع جمهوری اسلامی ایران و سایر دولتهای غیرمتعهد مورد بررسی قرار میگیرد. فرضیه مطرحشده این است که: هرچند طرح چندجانبهگرایی هستهای با هدف دوگانه استفاده صلحآمیز از فناوریهای هستهای و درعینحال امنیت هستهای در جهان امروز امری لازم و مطلوب بهنظر میرسد، ولی از سوی دیگر ممکن است تحت تأثیر متغیرهای سیاسی قرار گیرد و به تبعیض و محرومیت برخی از کشورهای مخالف وضع موجود منجر شود. در نتیجه بهدلیل پیامدهای حقوقی، اقتصادی و سیاسی آن مورد انتقاد برخی کشورها و سیاستمداران ازجمله جمهوری اسلامی ایران است که این مقاله به تحلیل این مسئله میپردازد.