2
دانش آموخته کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمان های بین المللی
چکیده
برزیل از قدرتهای نوظهور است که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم توانسته روند رشد علمی و فناوری خود را علیرغم بیثباتیهای سیاسی حاصل از انتقال پیدرپی قدرت از سیاستمداران به نظامیان و برعکس حفظ نماید. سیاستهای علمی و فناوری برزیل اگرچه در دوران پیش از دموکراسیسازی در سال 1985 ، ناشی از اندیشههای ترقیخواه حکومتهای نظامی و ملیای بود که سرکار میآمدند، ولی پس از 1985 برزیل سیاستهای علمی و فناورانه خود را با ثبات و با برنامه ادامه داده است و حتی المقدور اجازه نداده نوسانات اقتصادی بر این روند مؤثر واقع گردد. سؤال اصلی پژوهش: چگونه دیپلماسی علم و فناوری موجب پویایی سیاست خارجی برزیل شده است؟ چگونگی استفاده برزیل از دیپلماسی علم و فناوری و بررسی ابزارها، بازیگران و سیاستگذاریها در اولویت بررسی قرار دارند. به نظر میرسد برزیل علاوه بر تقویت نهادها و برنامههای ملی در جهت تعیین راهبردهای علمی و فناوری چهار رویکرد اصلی در دیپلماسی را دنبال میکند: اول چندجانبهگرایی تجاری، دوم تخصصگرایی(مثلاً ابداع دیپلماسی سوختهای زیستی در قاره آفریقا که سالها است فناوری تولید این نوع سوخت را در دست دارد)، سوم استفاده از نهادهای ملی مستقل از دولت مخصوصاً در جهت جذب بودجه و تبادلات دانشگاهی است مانند فاپسپ. تبادل اساتید، صاحبنظران، صاحبان صنایع و دانشجویان بین دول مختلف، چه آنهایی که فناوری برتر دارند که باعث ارتقای اندیشمندان بومی میشود و چه آنهایی که فناوری ضعیفتری دارند که باعث ایجاد بستر جهت تأمین منافع برزیل میگردد. چهارم غیرامنیتیسازی و تأکید بر وابستگی تجاری و اقتصادی مخصوصاً در منطقه آمریکای لاتین. این تحقیق به روش کتابخانهای و اسنادی با رویکردی تبیینی_تحلیلی نگاشته شده است.