عصر اطلاعات که مشخصه آن انقلاب در فناوریهای ارتباطی - اطلاعاتی است، باعث تغییرات بنیادین در نحوه ارتباطات، میزان دسترسی و مشارکت عمومی در مباحث سیاست خارجی و نحوه ارتباط و انتقال پیام توسط دولتها به شهروندان خارجی شده است. شکل گیری جوامع پسادرست، باعث تشدید رقابت برای جلب توجه و تخصصی تر شدن فرایند اقناع سازی و مدیریت افکار عمومی شده و این بر اهمیت زبان دیپلماتیک به عنوان زبان منطق، قانون، تدبیر، آرامش، ادب، احترام، استدلال و اقناع در چارچوب دیپلماسی عمومی جدید افزوده است. این نوشتار به دنبال بررسی رابطه بین زبان و دیپلماسی و نقش زبان دیپلماتیک در تامین منافع ملی است. در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان از زبان به بهترین نحو در خدمت دیپلماسی و توسعه قدرت نرم استفاده کرد؟ مدعای تحقیق این است که زبان دیپلماتیک به عنوان آئینه تبلور هویت، فرهنگ و ارزشهای یک ملت، میتواند نقش تاثیرگذاری درانتقال پیامهای معتبر، ایجاد اعتماد و شکل دهی برداشتها، هنجارها و کنشهای بازیگران عرصه عمومی ایفا نماید. موفقیت آن درعصرسیاست پسادرستی، منوط به توانائی ایجاد جریان مستمر از پیامهای صحیح، فریم سازی، استفاده از پیام رسانان معتبر، تعامل با مخاطب، پیوند گفتار با عمل و مهارت استفاده از شبکههای جدید اجتماعی است. در این تحقیق، رابطه زبان با فرهنگ ملی، نقش آن در ارتباطات فرافرهنگی، شاخصها و مهارتهای مربوط به زبان دیپلماتیک، اهمیت آن به عنوان ابزار مهم قدرت نرم و دیپلماسی عمومی جدید و عوامل موفقیت آن در عصر جوامع پسادرستی بررسی شده است.